جواب شبهه جبر خيّام - پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

جواب شبهه جبر خيّام

خيّام مى گويد:




  • من "مى " خورمُ و هر كه چو من اهل بود
    "مـى " خـوردن مـن حـقّ ز ازل مـى دانـسـت
    گـر "مـى " نـخـورم عـلم خـداجهل بود



  • "مى " خوردن من به نزد وى سهل بود
    گـر "مـى " نـخـورم عـلم خـداجهل بود
    گـر "مـى " نـخـورم عـلم خـداجهل بود



مـن كـه نمى توانم بگويم "خيّام " همان دانشمند رياضى دان معروف اين رباعى را سروده و از

يـك مـوضـوع وجـدانـى و فـطـرى كـه "اخـتـيـار" اسـت ، سـرپـيـچـى كـرده و

قائل به "جبر" شده باشد.

عـجـبـا چـگـونـه "مـى " خـوردن خـود را مـعـلول عـلم پـروردگـار بـدانـد و

حـال آن كـه عـادى تـريـن افـراد متوجّه اند كه اگر "زيد" نامى مثلا يقين كرد كه "حسين " فردا

فلان عمل را انجام خواهد داد.

مـسـلّمـا عـلم "زيـد" بـه عـمـل "حـسـيـن " عـلّت بـراى انـجـام آن

عمل نمى شود، زيرا اگر "حسين " آن كار را نمى كرد، "زيد" علم به نكردن كار را داشت . پس

فـعـل "حـسـيـن " انـجـام مى شده كه "زيد" آن علم را داشته است ، نه آنكه چون "زيد" علم داشته

"حـسـيـن " ايـن عـمـل را نـمـوده اسـت . بـه عـبـارت واضـحـتـر عـلم "زيـد" تـابـع

عمل "حسين " بوده نه اين كه عمل "حسين " تابع علم و دانائى "زيد" باشد.

پـس از ذكـر ايـن مـثـال روشـن خـواهـد شـد كـه خـداى تعالى علم به همه اشياء دارد ولى گاهى

فـعـل و اراده او بـراى ايجاد آن معلوم با عملش توام مى گردد و جبرا چه مخلوق بخواهند و چه

نخواهند آن را ايجاد مى كند (مانند اكثر تكوينات ) و گاهى هم خداى تعالى به عملى علم دارد و

مـى دانـد كـه مـثـلا "خـيـّام " شـرب خـمـر خـواهـد كـرد ولى چـون ايـن

عمل با اراده و فعل خدا توام نيست بلكه مربوط به اختيار خود "خيّام " است خدا آن را انجام نمى

دهـد و بـلكـه اگـر "خـيـّام " روى اخـتـيـار خود در عوض خوردن "مى " (شراب )، عبادت مى كرد.

پروردگار عبادت او را در عوض "مى " خوردن او مى دانست .

پـس واضـح اسـت كـه اگـر "خـيـّام " شـرب خـمـر نـكـنـد عـلم خـدا

جـهـل نـمى شود و بلكه علم خدا از ازل به "مى " نخوردن و عبادت كردن "خيّام " كه روى اختيار

خود انتخاب كرده تعلّق مى گرفت و روى اين اصل "شبهه جبر خيّام " برطرف مى شد.

پـس اگـر بـگوئيم واقعا خود "خيّام " اين اشعار را سروده است ناگزيريم كه درباره او همان

اعتقادى را كه دانشمندان درباره "موريس مترلينگ " اظهار مى كنند داشته باشيم .

يكى از دانشمندان مى گفت :

"موريس مترلينگ " در اواخر عمر ديوانه شد و كلماتى مانند اشعار "خيّام " به زبان جارى كرد

و مطالب كتاب "انديشه هاى يك مغز بزرگ " را در ميان مردم پخش كرد".

"مـوريـس مـتـرليـنـگ " هـم در آن حـال بـه پـيـروى از "خـيـّام " مـى گـويـد:

"از دو

حـال خـارج نـيست يا خدا قبلا مى داند كه من چه خواهم كرد و يا نمى داند كه در اين صورت خدا

نيست و در صورتى كه مى داند چگونه انتظار دارد كه من كارى برخلاف دانائى او بكنم و با

رعايت اين دو نكته چگونه مرا بعد از مرگ مسؤ ل نموده و كيفر خواهد داد".

ابو على سينا

/ 179