پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اوّل :

خـداشـنـاسـان چـون داراى مـعـرفـتـنـد و مـى تـوانـنـد بـوسـيـله اطـاعـت خـدا رضـايـت

كامل پروردگار را جلب كنند، تا در نتيجه ، نيروى بى نهايت خدائى پشتيبان آنها گردد و از

كلّيه نگرانيها و تشويش خاطره ها راحت باشند.

دوّم :

مـنـكـريـن خـدا (اگـر چـه در اقـليـت انـد و حـتـّى اگـر پـنـبـه تـعـصـّب و

جـهـل را از گـوش درآورنـد لااقـل به افراد مردّد ملحق مى گردند) باز به طور موقّت ، فكرى

راحـت و خيالى آسوده خواهند داشت . زيرا مى دانند خدائى در عالم هستى وجود ندارد و كسى نيست

كه اعمال آنها را مورد مؤ اخذه قرار دهد.

در ايـن بـيـن تـنـهـا جـمـعـيـّتـى كـه در تـشـويـش و نـگـرانـى

كـامـل بـسر مى برند و زندگى در ذائقه آنها تلخ و دائما ناراحتى روحى آنها را رنج مى دهد،

اقليت شانزده درصدى است كه درباره وجود خدا در ترديد مى باشند.

گـاهـى بـا خـود فـكـر مـى كـنـنـد:

"اگـر در عـالم هـسـتـى خـدائى بـاشـد، كـه ايـن هـمـه

وسـائل راحـتى را براى بشر آفريده است و ما او را نشناخته ايم ، بايد اقرار كنيم كه بسيار

جاهليم ".

گاهى مى گويند:

"اگر خدا وجود داشته باشد، ما كه از معرفت او دوريم و در پى شناسائى

او نرفته ايم به مقام مقدّسش بزرگترين اهانت را نموده ايم ".

گـاهـى فـكـر مـى كـنـنـد كـه :

"اگـر خـدائى بـاشـد، قـوانـيـنـى خـواهـد داشت و ما چون آنها را

عمل نكرده ايم ، پس مسلّماً مورد مؤ اخذه او قرار خواهيم گرفت ". و خلاصه نتيجه شكّ و ترديد،

نگرانى پى در پى در وجود يك شخص عاقل و انسان با وجدان خواهد بود.

بـگـذريم از آن دسته مردمى كه روحشان مرده و اين گونه احساسات حياتى ندارند. آنها را در

حـقـيـقـت نـمـى تـوان در شـمـار افراد بشر قرار داد، ولى مردمان با وجدان هيچگاه نمى توانند

دربـاره مـسـاءله خـداشـنـاسـى شـكّ و تـرديـد داشـتـه بـاشـنـد و در عـيـن

حال با استراحت و آسايش كامل زندگى كنند.

بنابراين عقل و وجدان ، بشر را وادار مى كند كه هر چه زودتر خود را از اين افكار پريشان و

اين گونه ناراحتيها و نگرانيهاى درونى نجات داده و به زندگى خود سر و سامانى بخشد.

/ 179