1 - تغيير سلولها - پاسخ ما نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پاسخ ما - نسخه متنی

سید حسن ابطحی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

1 - تغيير سلولها

در گـذشته دانشمندان علم فيزيولوژى (وظايف الاعضاء) معتقد بودند كه بدن انسان از ذرّات و

مـواد مرطوب گرفته تا قسمتهاى سفت و سخت استخوانها و تمام دستگاههاى مختلف بدن ؛ تحت

تـاءثـيـر جـريـان مـهـمّ حـيـاتـى يـعـنـى جـذب مـواد از خـارج و

تـبـديـل آن بـه انـرژى و خـلاصـه تـغـيـيـر كـامـل در طـى چـنـد

سـال در بـدن و تـعـويـض سـلولهـا و تـحـوّل مـسـتـمـر و دائمـى در

ملكول و ذرّات و اجزاء بدن روى مى دهد، يعنى سلول كهنه و فرسوده از بين مى رود و به جاى

آن سلولهاى جديدى بوسيله تغذيه بوجود مى آيد.

و مى گفتند كه اين تعويض در سراسر بدن جز در سلولهاى مغزى وجود دارد و تنها مغز انسان

است كه از اين قانون مستثنى است .

ايـنـجـا بـود كـه آن دسـتـه از دانـشـمـنـدان عـلم پـيـسـيـكـولوژى (مـعـرفة الرّوح ) كه معتقد به

اسـتـقـلال روح نـبـودند، از اين نظريه به نفع خود استفاده كرده و مى گفتند مركز "روح " مغز

اسـت و سـلولهـاى مـغـزى از بـيـن نـمـى رونـد لذا خـاطـرات انـسـانـى هـمـيـشـه بـه

حال خود باقى است و روح ، جز همان بهم پيوستن سلسله اعصابى ، چيز ديگرى نخواهد بود.

لذا وقـتـى كـه "تـومـاس ويـلليـس " در سـال

1664 ميلادى به پيروى از افلاطون ثابت كرد كه مركز روح ، مغز است نه قلب (و سلولهاى

مـغـزى تـغـيـيـر نـاپـذيـر اسـت ) "بـخـنـر" كـه قـائل بـه

اسـتـقـلال روح نـبـود ايـن مـطـلب را مـؤ يّد خود دانست و در نوشته هاى خود گفت :

"روح جز همان

مجموعه وظائف دماغيه چيز ديگرى نخواهد بود".

ولى اخـيـرا دانـشـمـنـدان مـذهـبـى و فـلاسـفـه الهـى عـلاوه بـر

دلائل ديـگـرى كـه در دسـت دارنـد و مـدّعـى هـسـتـنـد كـه هـمـانـهـا بـراى اثـبـات

اسـتـقلال روح كافى است با كشف اين كه سلولهاى مغزى هم از قانون فوق ، مستثنى نيستند يك

دليـل ديـگـر بـه دسـت آورده انـد و مـى گـويـند كه اگر سلولهاى مغزى مانند سلولهاى ديگر

عـوض مـى شـونـد، پـس حـافـظ خـاطـرات دوران گـذشـتـه چـيـسـت و بـه چـه

دليل آنها محفوظ مى ماند؟

ايـن اشـتـبـاه بـراى گـذشـتـگـان از ايـنجا پيدا شده بود كه مى ديدند دانشمندان علوم طبيعى و

تـشـريـح ، تـصـريـح كـرده انـد كـه سلولهاى مغزى برخلاف سلولهاى ديگر از راه تقسيم ،

تـكـثـيـر نـمـى شـونـد بـلكـه از زمان توليد تا هنگام وفات ، تعداد آنها هميشه يكسان است و

تـرديـدى نـيـسـت كـه ايـن مـعـنـى غـيـر از مـسـاءله تـغـيـيـر و

تبديل سلولها است .

امروز كليه دانشمندان بزرگ معتقدند كه :

ممكن نيست موجود زنده اى از خارج ، غذائى را مصرف نكند.

/ 179