تشريح اتم
اگـر هـر جـسـمـى را بـه قـسـمـتهاى كوچك و كوچكتر تقسيم كرده و اين قسمت بندى را ادامه دهيد
بالاخره به يك عنصر اوّليّه كه كوچكتر از آن نمى توان تصوّر كرد خواهيد رسيد و اين عنصر
عـبـارت اسـت از "اتـم " ايـن جـزء آن قدر كوچك است كه اگر يك ميليون آن را كنار هم بگذارند
فـقـط يك نقطه اى را بيشتر تشكيل نمى دهد ميكرسكوپهاى قوى كه تا ده الى بيست هزار بار
اشياء را بزرگ مى كنند نتوانسته اند تشكيلات اتم را نشان بدهند ولى اخيرا:
"دكـتـر رابـرت پـيـكـار" مـديـر تـحـقـيقات سنكو، طرح بزرگترين ميكرسكوپهاى دنيا را كه
تـوسـط "مـولر فـيـلديون " اختراع شده مورد آزمايش قرار داده و توانسته با دو مليون مرتبه
بزرگتر نمودن اشياء اتمهاى انفرادى را ببيند.
"دون فـر" اوّلين كسى هست كه هسته اتم را خُرد كرده و معلوم شد كه اين موجود با اين كوچكى
و حقارت داراى اهميّت فوق العاده اى است .
اولاً:
اتم از چند جزء تشكيل مى شود كه عمده آن سه جزء است .
يك :
"پروتون " كه داراى بار الكتريكى مثبت است .
دو:
"نوترون " كه فاقد هرگونه الكتريسته است .
سـه :
"الكـتـرون نگاتون " كه داراى الكتريسته اى منفى بوده و با سرعت سرسام آورى به
دور هـسـتـه ، كه مركب از همان "پروتون " و "نوترون " است مى چرخد سرعت حركت الكترونها
بـه دور هـسـتـه بـه قـدرى زيـاد اسـت كـه در هـر ثـانـيـه 500 فـرسخ راه را مى پيمايد بين
الكترونها و هسته اتم فاصله زيادى است كه اگر فضاى خالى اتمهاى كره زمين را حذف كنند
كـوچـكـى كـره زمـيـن به قدر يك نارنج بيشتر نمى شود در عين آنكه از سنگينى او هيچ كاسته
نشده است .
"ژوليـو" دانـشـمند معروف مى گويد:
اگر فضاى خالى ميان اتمهاى بدن يك انسان را از بين
بـبـرنـد، يـعـنـى اتـمهاى آن ، آنقدر فشرده شود كه الكترونها به هسته مركزى برسند بدن
انسان آنقدر لاغر و كوچك مى شود كه به زحمت با ميكرسكوپ ديده خواهد شد. و عجيب تر آنكه
وزن بدن انسان در عين حال همان است كه بوده و ابدا سبك نمى شود يعنى آن بدن به صورت
يـك ذرّه نـامـرئى بـيـرون مـى آيـد كه 60 كيلوگرم يا بيشتر وزن دارد زيرا وجود اين فضاى
خالى در وزن اتم كه ناشى از وزن هسته است دخالتى ندارد.
دانـشـمـنـدان اتـم شـنـاس مى گويند:
تمام اجسام عالم از حيث تركيب هيچ گونه تفاوتى با هم
نـدارنـد؛ فـقـط بـه واسـطه مقدار پروتون آنها با قوه الكتريكى هسته اتمى است و خلاصه
امتياز هر جسمى از ديگرى به تعداد الكترونهائى كه اطراف هسته مى چرخند مى باشد.
مثلا:
اتم ئيدرژن كه هسته آن جز يك پروتون ندارد به غير از يك الكترون نيز ندارد.
اتـم اكـسـيـژن 8 الكترون - اتم سديم 11 الكترون - اتم آلومينيوم 13 الكترون - اتم مس 29
الكترون - اتم طلا 79 الكترون - اتم جيوه 80 الكترون - اتم سرب 82 الكترون ... الى آخر
دارنـد، بـه ايـن مـعـنى كه هسته هاى اتمى اين اجسام هر كدام هشت - يازده - سيزده - بيست و نه -
هفتاد و نه - هشتاد - هشتاد و دو، واحد قواى مثبت دارند.
نتايج توحيدى
تـعـجـّب اينجا است كه منظومه اتمى در عالم بى نهايت كوچك عينا مانند منظومه شمسى در عالم
بى نهايت بزرگ است .
هسته اتم "مانند خورشيد" الكترونها را "مانند ستارگان " مجذوب خود ساخته و به دور خود مى
چـرخـاند نيروى گريز از مركز نمى گذارد الكترونها زياد نزديك به هسته شوند و فاصله
آنها به هسته از بين برود.