دليل نظم :
دانشمندان خداشناس مى گويند:در عالم خلقت همه موجودات عالم هستى مانند لشگر انبوهى تحتفـرمـانـدهـى واحـدى بـسـوى هدف و مقصد خود حركت مى كنند، اين موجودات گوناگون يك نوع
هـمـاهـنـگـى عـجـيـبـى بـا يـكـديـگـر دارنـد كـه هـر عـاقـلى بـدون
تـاءمّل متوجّه مى شود كه آنها را آفريدگارى بوجود آورده و بسوى مقصدى راهنمائى مى كند.توضيح آنكه به گفته شاعر:
ابر و باد و مه خورشيد و فلك در كارند
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
تا تو نانى بكف آرى و بغفلت نخورى
ايـن مـوجـود بـا عـظـمـت آنـچـنـان مـسخّر گرديده كه هر صبحدم در دقيقه و ثانيه معيّنى سر از
كـوهـسـار مـشـرق بيرون مى كند و شب طبق وظيفه خود باز ساعت و دقيقه معيّن در مغرب فرو مى
رود، نـه آنـقـدر بـا جـاذبه خود زمين را به طرف بالا مى كشد كه موجودات زنده نتوانند در آن
زنـدگـى كـنـنـد و نـه نيروى گريز از مركز زمين را از خورشيد دور مى سازد كه جانداران آن
مـنـجـمـد گـردنـد؛ ايـن فـاصـله بـه قـدرى روى حكمت تنظيم شده كه اگر غير از اين بود همه
مـخـلوقـات از بـيـن مـى رفـتـنـد و مـمـكـن نـبـود كـه تـابـش آن هـر مـادّه قـابـلى را بـتـواند به
كمال لايق خود برساند و ميليونها سال است كه به اين وظيفه ادامه مى دهد.
آخر چگونه "عرش " بدين پايه و شرف
بى "آمرى " بسيط جهان را شود محيط
بى "خالقى " فضاى زمين را دهد ضياء
آخر چگونه "مهر" بدين مايه و بهاء
بى "خالقى " فضاى زمين را دهد ضياء
بى "خالقى " فضاى زمين را دهد ضياء