ولایت فقیهان و عدالت

عبدالله جوادی آملی؛ تنظیم و ویرایش: محمد محرابی

نسخه متنی -صفحه : 299/ 165
نمايش فراداده

فصل ششم: امام خمينى (رض); ولايت فقيه، عزت مردم

بخش اول: امام خمينى (رض)، وارث خلافت انبياء (ع)

عالمان ربانى، وارثان انبياء الهى اند و انبياء(عليهم السلام)، خلفاى خداوند مى باشند و خلفاى الهى، مظهر «اسم اعظم »اند. پس برخى از عالمان ربانى، مى توانند خليفه حق و جامع جمال و جلال الهى باشند كه اين افراد، بسيار اندك و جزء نوادرند.

امام خمينى(قدس سره) در مرحله سوم يعنى پس از انبياء الهى و ائمه معصومين(سلام الله عليهم اجمعين)، خليفه حق و مظهر اين نام الهى بود. او در زمينه هاى علمى، به حسب حصه وجودى و تعين هستى خاص خويش، مظهر اسم «عليم » بود و در زمينه هاى عملى، مظهر اسم «قدير»; و چون در راه دين گام برداشت و تمام هجرت و جهاد و اجتهاد او براى برافراشتن «كلمة الله » بود: «لتكون كلمة الله هى العليا» (1) ، پس او، به قدر سعه وجودى خود، مظهر «حى قيوم » گشت.

همان گونه كه بهشتيان زنده اند و هرگز نمى ميرند، مردان الهى نيز كه براى حفظ شريعت و احياى دين الهى تلاش مى كنند و در اين راه، هر رنجى را براى دين خدا تحمل مى كنند، «كلمه عليا»ى خداوند گشته، هماره باقى خواهند بود. چنين عالمانى، مشمول بيان نورانى امير بيان، حضرت على بن ابى طالب(عليه السلام) هستند كه فرمود: «العلماء باقون ما بقي الدهر» (2) . سر اين سخن آن است كه كامل ترين ولى خدا در عصر ما، وجود مبارك امام زمان(ارواحنا فداه) است كه از آن حضرت، به عنوان «بقية الله » ياد مى شود; يعنى امام عصر(عج)، به ابقاى الهى و بلكه به بقاى الهى، باقى است. در درجه نخست و بالذات، فقط ذات اقدس اله ماندنى است: «هو الباقى » و پس از او، خلفاء و مظاهر اويند كه باقى اند و پس از آنان، عالمان عادل كه وارثان انبياء و امامان(عليهم السلام) مى باشند، باقى به بقاى الهى اند.

امام راحل(قدس سره) در ميان عالمان ربانى، همچون ستاره فروزان و قدر اول ستارگان درخشان گنبد ميناست. او، در سلسله عارفان محقق جاى داشت و در عين حال، از همه آنان فاصله گرفت. آنان، در سير به سوى خدا و تقرب به او و بريدن از خلق: «من الخلق الى الحق » متوقف گشته بودند ولى ايشان، براى اصلاح زندگى انسان و حاكميت قانون خدا، به سير «بالحق في الخلق » رسيد. گفته اند كه مرد باطنى(عارف)، پس از آرامش و اطمينانى كه در سير معنوى برايش حاصل مى شود، نمى خواهد به زندگى اين جهان بازگردد و در آن هنگام كه به ضرورت بازمى گردد، بازگشت او، براى همه بشريت سود چندانى ندارد; اما امام راحل(رض) كه وارث انبياء الهى بود، همانند آنان، بازگشت و در جريان زمان وارد گرديد تا زمام تاريخ را به دست گيرد و جهان تازه اى از كمالات مطلوب را خلق كند و براى همگان مفيد باشد.