همان گونه كه گفتيم، ارائه نظام مطلوب آينده و ترسيم حكومت كمال مطلوب، روى ديگر سكه نفى وضع موجود است و امام خمينى(رحمه الله) ضمن استدلال بر مبانى فقهى، اصولى و قرآنى اصل ولايت فقيه، آن را مكمّل واژگونى حكومت طاغوت قرار داد.امّا قبل از اينكه به طرح حكومت اسلامى برسيم، سير تحولات بحث حكومت اسلامى را از اوايل دهه 1340 پى مى گيريم تا از سير منطقى و تاريخى مسايل فاصله نگيريم و به طور واضح نشان دهيم كه تحولات اوايل دهه 1340 چگونه به انديشه انقلاب اسلامى و طرح حكومت اسلامى در قالب ولايت فقيه پيوند مى خورد.
1. آماده كردن اذهان; در بحث تحولات اوايل دهه 1340 ديديم كه امام خمينى (رحمه الله)پس از فاجعه فيضيه و به دنبال آن قيام 15 خرداد،شيوه خود را در برخورد با رژيم تغيير داد و كم كم به سمت طرح حكومت اسلامى گام برداشت.از آن پس، همواره تأكيد امام (رحمه الله)بر اسلام به عنوان برنامه كامل زندگانى بود كه در سخنرانيها و مناسبتهاى مختلف آن را بيان مى كرد و ما بخشى از اين تلاشها را در مباحث پيشين ملاحظه كرديم.
امام(رحمه الله) پس از آزادى از زندان، در جمع دانشجويان با اشاره به درخواست رژيم براى عدم دخالت روحانيت در سياست، به طور صريح بر احكام اسلامى به عنوان برنامه كامل زندگى فردى و اجتماعى انسان تأكيد كرده، از دانشجويان خواستند كه در دانشگاه ضمن تظاهر به ارزشهاى مذهبى،اين پيام را به همه برسانند.امام(رحمه الله)با اين جمله ها كه: «اسلام اين نيست، واللّه اسلام تمامش سياست است، اسلام را بد معرفى كرده اند،سياست مدن از اسلام سرچشمه مى گيرد»،(27) به طور تلويحى نظام اجتماعى اسلام را مطرح كردند و زمينه سازى براى طرح يك نظام سياسى ـ اجتماعى بر مبناى اسلام را آغاز نمودند كه چند سال بعد به صورت بحثهاى نظرى ولايت فقيه در آمد.
امام(رحمه الله) در سخنرانى معروف خود در جريان كاپيتولاسيون نيز مشروعيت قوه مقننه رژيم را صريحاً زير سؤال بردند و فرمودند:«دنيا بداند وكيل ايران نيستند اگر هم بودند من عزلشان كردم، از وكالت معزولند...»(28) انگشت گذاشتن روى عزل نمايندگان مجلس و طرح آن از سوى امام در واقع،نوعى اعمال ولايت از سوى فقيه و ولى امر است كه در حكومت دخالت مى كند. اين عبارت نيز مبيّن وجود نوعى طرح حكومت در ديدگاه امام است و امام تلويحاً به مردم و متفكران جامعه القا مى كنند كه فقيه، بر جامعه ولايت دارد و اين اختيار را دارد كه وكلاى مجلس را عزل كند و حكمش هم نافذ است.
امام خمينى(رحمه الله) از ابتداى ورود به نجف نيز اوضاع ايران، تلاشها و تحركات رژيم را زيرنظر داشت و ضمن اهتمام بهوضع حوزه ها و علما،در هر فرصت مناسبى اسلام را به عنوان برنامه زندگى مطرح مى كرد. در همين راستا، در اولين درس خود در نجف به تلاشها و مجاهدات پيامبراكرم(صلى الله عليه وآله) در تشكيل جامعه نبوى و حكومت اسلامى اشاره كرد و ضمن يادآورى احكام و ابعاد سياسى اسلام و تأكيد بر اينكه اسلام فقط نماز و دعا و زيارت نيست و سياست مدن و تدبير نظام و اداره كشور نيز دارد،(29) به طور صريح به علما و طلاب جوان دستور داد كه اسلام را آن گونه كه هست معرفى كنند.
امام با اظهار تأسف و گله از اينكه علما در مباحثات خود،از سياست اسلام و ساير حدود اسلامى بحث نمى كنند، تأكيد نمود كه بايد اسلام و برنامه آن را به دنيا عرضه كرد تا دنيا بفهمد كه اسلام براى همه چيز و براى زندگى برنامه دارد:
مباحثاتمان از حدود كتاب طهارتو...تجاوز نمى كند.سياست اسلام را بحث نمى كنيم از آن، حدود اسلامى ديگر بحث از آن نمى شود. اجرا نشدن، غير از آن است كه نبايد عرضه داشت به دنيا، بايد عرضه داشت آقا،اين مطلبى است كه بايد دنيا بفهمد كه اسلام برنامه دارد.اسلام براى همه چيز براى همه زندگى ها برنامه دارد.ديگر كى بايد معرفى كند جز علماى اسلام؟(30)
2. نظام تشكيلاتى اسلام; بنابراين، معرفى اسلام واقعى و تأكيد بر جامعيت اسلام و برنامه و تشكيلات اسلام، خطّى است كه امام (رحمه الله)در همه سخنرانيها و پيامها و نامه هاى خود در دوره تبعيد دنبال مى كند تا اينكه در يك موقعيت مناسب، نظريه ولايت فقيه را به عنوان چارچوب حكومت اسلامى ارائه مى دهد.
امام(رحمه الله) در پاسخ به نامه اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان گروه فارسى زبان در اروپا نيز مباحث مربوط به نظام تشكيلاتى اسلام را مطرح و به دستگاههاى مرموزى اشاره نمود كه:
نگذاشته اند طبقه تحصيلكرده به احكام مقدسه اسلام بخصوص قوانين تشكيلاتى و اجتماعى و اقتصادى آن توجه كنند و با تبليغات گوناگون وانمود نموده اند كه اسلام جز احكام عبادى، مطلبى ندارد در صورتى كه قواعد سياسى و اجتماعى آن بيشتر از مطالب عبادى آن است.(31)
بر همين اساس به آنها توصيه كرد كه قوانين آسمانى اسلام را كه براى تمام شئون زندگى برنامه دارد، مطالعه كنند.امام (رحمه الله) در برنامه ديگرى كه چند ماه بعد و پس از طرح نظريه ولايت فقيه، خطاب به همين دانشجويان نوشتند، به حيله ها و ابزارهاى استعمارى همانند شرق شناسى اشاره كردند كه چهره واقعى اسلام را پنهان كرده اند; «به طورى كه امروز مشكل است ما بتوانيم حكومت اسلام و تشكيلات اساسى و سياسى و اقتصادى و اجتماعى آن را بر جوامع بشرى حتى مسلمين بفهمانيم».(32)
سرانجام، امام خمينى(رحمه الله) پس از آماده شدن مقدمات، نظر خود را پيرامون فلسفه و ابعاد حكومت اسلامى كه قبلا به طور پراكنده اظهار كرده بودند، با دلايل عقلى و نقلى، طى دوازده جلسه درسى بيان كردند كه با استقبال مواجه شد و بلافاصله به زبانهاى فارسى، عربى و انگليسى منتشر گرديد.
امام در تاريخ 1/11/1348 با اين استدلال كه انسان بزرگ و متفكر در هر شرايطى طرح و نقشه مى كشد تا در فرصت مناسب اجرا كند يا ديگران پس از وى اجرا كنند و اين اساس خيلى از نهضتهاست، بحث حكومت اسلامى را تحت عنوان «ولايت فقيه» در مسجد شيخ انصارى نجف آغاز كردند.(33) پس از طرح اين بحث، نوارهاى آن به سرعت پياده و در جزوه هاى كوچك چاپ، تكثير و توزيع شد وحتى در مراسم حج همان سال در مكه توزيع گرديد و از طريق حجّاج به ايران هم رسيد و بازتاب وسيعى در ايران و ساير كشورهاى اسلامى گذاشت(34) و در نجف اشرف نيز شايع كردند كه «از طرف هواداران خمينى حزب حكومت اسلامى تشكيل شده است».(35)