در حسرت تجدد و ترقی

مظفر نامدار طالشانی

نسخه متنی -صفحه : 304/ 208
نمايش فراداده

جوهر روشنگرى و روشنفكرى ايرانى

گفتيم كه براى درك علل ناكامى پروژه تجدد و ترقى در ايران حق طبيعى و تاريخى جامعه ماست كه بداند جوهر و ذات جريانى كه هدايت و رهبرى اين پروژه را در دست داشت و دارد از چه سنخى هست؟ و چرا اين جريان عليرغم سلطه ى مطلقه خود در دويست سال اخير بر همه مقدرات اين مرز و بوم، نتوانست به تمنّاى آن تجدد و ترقى اى كه در بلاد فرنگستان آثار آن ظاهر گرديد برسد. ناكامى پروژه تجدد و ترقى در ايران ادعايى نيست كه من داشته باشم. جامعه ى روشنفكر ايران هنوز بعد از دويست سال از آوردن اين پروژه در حسرت رسيدن به آن مى سوزد. جامعه روشنفكرى ايران بايد شجاعت اين را داشته باشد كه به جاى متهم كردن جامعه و فرهنگ ايرانى براى يك بار هم كه شده به درون ساخت و بافت و جوهر خودش نظر افكند. شايد بخشى از علل اصلى اين ناكامى و حسرت را در خويش پيدا كند. هويت تاريخى جريان روشنفكرى در بستر جامعه ايرانى گواه صادقى است كه از ابتدا اين موجود، محصول تداوم و بسط آراء علمى، فلسفى، فرهنگى و دينى جامعه ما نبود.