حکم ثانوی در تشریع اسلامی

علی اکبر کلانتری

نسخه متنی -صفحه : 117/ 4
نمايش فراداده

پرسش ها

پرسش هاى اصلى دراين پژوهش، عبارت اند از:

- حكم ثانوى چيست؟

- عناوين و احكام ثانوى، در فقه اسلامى، چه تعداد است؟

- آيا وجود احكام ثانوى در فقه، نشانه عدم غناى آن است؟

- نقش احكام ثانوى در حل معضلات و مشكلات نوپيدا چيست؟

- چگونه مى توان حكم ثانوى را از حكم اولى بازشناخت؟

- حدود و ثغور استفاده از احكام ثانوى در فقه كجاست؟

- چه نسبتى ميان ادله احكام ثانوى و ادله احكام اولى برقرار است؟

- و...

بخش نخست اين پژوهش به پاسخ گويى اين پرسش ها مى پردازد.

مهم ترين سؤالات فرعى اين تحقيق نيز عبارت اند از:

- آيا حكم حكومتى، حكم ثانوى است يا اولى، يا چيزى غير از آن دو؟

- آيا حفظ نظام، از عناوين اوليه است يا ثانويه؟

- تفاوت ميان دو عنوان «حفظ نظام» و «مصلحت نظام» چيست؟

- تفاوت ديدگاه شيعه و ديدگاه اهل سنت در مورد مصلحت چيست؟

- مفاد قاعده نفى عسر و حرج چيست؟

- چه مقدار عسر و حرج مجوز تمسك به قاعده مزبور است؟

- مفاد قاعده نفى ضرر چيست؟

- تفاوت ميان دو عنوان اضطرار و اكراه چيست؟

- آيا دولت اسلامى نيز مى تواند در مواقع لزوم از كفار و مجامع و دستگاه هاى تحت نفوذ آنان، تقيه نمايد؟

- حكم تقيه در زمان ما چيست؟

- ديدگاه اهل سنت درباره تقيه چيست؟

- آيا مقدميت، عنوان اولى است يا ثانوى؟

- آيا شرطيت، عنوان اولى است يا ثانوى؟

- مفاد قاعده الزام چيست؟

- آيا قاعده مزبور، اولى است يا ثانوى؟

- آيا اين قاعده در مورد كفار نيز جريان دارد؟

- آيا دولت اسلامى نيز مى تواند در روابط تجارى و اقتصادى خود با كشورهاى نامسلمان، از اين قاعده بهره گيرد؟

پاسخ به اين گونه پرسش ها ايجاب مى كند هر يك از عناوين ثانويه را جداگانه، مورد بررسى قرار دهيم.