(مسأله 1829) روزه در تمام روزهاى سال، غير از روزههاى حرام و مكروه كه گفتهشد، مستحب است، و براى بعضى از روزها بيشتر سفارش شده است كه از آن جمله است:
1 ـ پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اوّلى كه بعد از روز دهم ماه است، و اگر كسى اينها را بجا نياورد، مستحب است قضا نمايد، و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگيرد، مستحب است براى هر روز يك مُد طعام يا 6/12 نخود نقره به فقير بدهد.
2 ـ سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
3 ـ تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از اين دو ماه، اگرچه يك روز باشد.
4 ـ روز عيد نوروز; روز بيست و پنجم و بيست و نهم ذىقعده; روز نهم ذى حجّه (روز عرفه)، ولى اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مكروه است; روز عيد سعيد غدير (18 ذىحجه); روز اوّل و سوم محرم; ميلاد مسعود پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) (17 ربيع الاوّل); روز مبعث حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)(27رجب); و اگر كسى روزه مستحبّى بگيرد، واجب نيست آن را به آخر رساند، بلكه اگر فرد مؤمنى او را به غذا دعوت كند، مستحب است دعوت او را قبول كند و در بين روز افطار نمايد.
(مسأله 1830) كسى كه روزه قضا يا روزه واجب ديگرى به عهده دارد نمىتواند روزه مستحبّى بگيرد، ولى اگر روزه استيجارى به عهده او باشد گرفتن روزه مستحبّى اشكال ندارد.
(مسأله 1831) براى شش نفر مستحب است در ماه رمضان اگرچه روزه نباشند، از انجام عملى كه روزه را باطل مىكند خوددارى نمايند: اوّل: مسافرى كه در سفر، عملى كه روزه را باطل مىكند انجام داده باشد و پيش از ظهر به وطن خود يا به جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند برسد. دوم: مسافرى كه بعد از ظهر به وطن خود يا به جايى كه مىخواهد ده روز در آنجا بماند برسد. سوم: بيمارى كه پيش از ظهر بهبود يابد و عملى كه روزه را باطل مىكند، انجام دادهباشد. چهارم: مريضى كه بعد از ظهر خوب شود. پنجم: زنى كه در بين روز از خون حيض يا نفاس پاك شود. ششم: كافرى كه در روز ماه رمضان مسلمان شود.
(مسأله 1832) مستحب است روزهدار نماز مغرب و عشا را پيش از افطار كردن بخواند، ولى اگر كسى منتظر او باشد يا ميل زيادى به غذا داشته باشد كه نتواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است اوّل افطار كند، ولى به قدرى كه ممكن است نماز را در وقت فضيلت آن بجا آورد.