در بررسى آيات قرآن براى معرفى اصل حاكم بر روابط بين الملل از ديدگاه اسلام به سه دسته آيه برمى خوريم:
دسته اوّل: آياتى كه اهداف محتوايى و اهداف اصيل و نهايى اسلام يا آفرينش را بيان كرده اند. از اين دسته از آيات به روشنى مى توانيم جهت اصلى را كه اسلام دنبال مى كند و برهمه زواياى آن پرتو مى افكند بشناسيم. آياتى كه در زمينه هاى مختلف، به مسلمانان جهت مى دهند و راه و روش آنان را روشن مى كنند، مى توانند غير مستقيم، موضع گيرى اسلام را در روابط بين الملل و يا در سياست خارجى حكومت، به صورت يك اصل كلّى مطرح كنند كه موارد خارج از آن، جنبه استثنايى داشته باشد. البته دلالت اين آيات، بر اصل مذكور، دلالت التزامى خواهد بود و در آينده، تعدادى از اين آيات را بررسى مى كنيم.
دسته دوم: آياتى كه در ارتباط با مجموعه دين اسلام، به عنوان يك كلّ، حكمى كرده يا نظرى را ابراز داشته كه به روشنى خطّ مشى مسلمين را در ارتباط با ملت ها و دولت هاى ديگر تا حدود زيادى روشن كرده اند. اين آيات نيز به دلالت التزامى بر اصل و قاعده كلّى حاكم بر سياست خارجى حكومت اسلامى يا اصل حاكم بر روابط بين الملل اسلامى دلالت مى كنند كه به برخى از اين آيات اشاره خواهيم كرد.
دسته سوم: آياتى كه مستقيم درباره روابط خارجى حكومت اسلامى يا روابط بين الملل اسلامى، وضع مسلمانان را روشن كرده و با دلالت مطابقى بر اصل كلّى حاكم بر روابط بين الملل اسلامى دلالت مى كنند. خواه به صورت يك دليل كه با اطلاقش، يك اصل كلّى فراگير را ارائه دهد و تنها موارد استثنايى بر اساس دليل خاصّ از آن اصل بيرون بماند و خواه به صورت ادلّه پراكنده كه از مجموعه آنها بتوانيم يك اصل كلّى و خطّ مشى واحدى را استخراج كنيم كه فراگير باشد و تنها موارد استثنايى و نادر از آن بيرون بماند كه داراى ادله خاصّ خود هستند.
اكنون به ترتيب به بررسى اين سه دسته از آيات مى پردازيم: