بزرگان ری

محسن صادق

جلد 1 -صفحه : 350/ 26
نمايش فراداده

مغرب بوده است، مؤيّد اين امر مى گيردحسين همدانى اطلاع ابوحاتم را از زبانفارسى دليل ايرانى بودن وى نمى داند، بلكه اصرار او را در برترى زبان تازى بر سايرالسنه تأييدى بر نظر خود مى شمارد (همانجا)، اما فرض ايرانى بودن او اقرب بهصحت استابوحاتم خود اعتراف ضمنى دارد به اينكه با زبان فارسى پرورشيافته و سرشته شده است و اطلاعاتى از زبان فارسى و طرز تلفظ ايرانيان داده كهمؤيّد اين معنى است (الزينة، 1/64 65)از آن گذشته كسى كه مسؤوليّت دعوتاسماعيلى را در نواحى مختلف ايران برعهده گرفته و در كار خود موفقيتهاى شايانتوجه نيز كسب كرده است، قاعدتاً مى بايست ايرانى بوده باشدبسيار بعيد است كهعربى (از مغرب؟) و مبلّغ مذهبى تازه بتواند در ايران، در زمانى كوتاه، پايگاهىچنان برجسته بيابد.

از زندگى او پيش از پيوستنش به دعوت اسماعيلى نيز اطلاع چندانى نداريم؛فقط اين احتمال هست كه در مدرسه دعات يمن تعليم ديده و از آنجا به رى گسيلشده باشد (غالب، 97، حاشيه 1)وى داعى جزيره رى بود (كرمانى،الاقوال، 2).تامر ضمن يادآورى اين نكته مى گويد كه با وجود اين، ابوحاتم به بغداد رفت و آنجارا مركز اقامت خود قرار داد (ص 8)، ولى زمان آن را ذكر نمى كند.

ابوحاتم گفتارى شيرين و كلامى بليغ داشت كه توانست امرا و عامه مردم را بهمذهب خود جلب كندوى در علم لغت و شعر و حديث دستى داشت (نظامالملك، ابن حجر، همانجاها)مقام علمى او در حدّى بود كه مأموريت اصلاحخطاها و برقرارى سازش و هماهنگى ميان معتقدات جوامع مختلف اسماعيلى (دربخشى از ايران) به او واگذار شد (ايوانف، «ادبيات»،25)اسماعيليان از لحاظدعوت براى او شأنى والا قائل بودند و حميدالدين كرمانى او را از جمله كسانى

1Ismaili Literature