لا نَجْعَلِالبْاطلَ حقّاً ولانَلطّدُون الحَقَّ بِالبَاطِلِتَخافُ اَنْ تُسْفَهَ اَحلامَنافَيخمَلالدَّهر مَعَ الخامِلِ
خلاصه معنى آن است : مادر وقتى كه اغراض و دعوى هوا مرفوع شود و شنونده راساكت نمايد براى آنچه گوينده مى گويد ، و مردم به عقلهاى خودشان بيفتند حكممى نمائيم به طريق عدل و فصل ، پس حق و باطل مخلوط نمى شود ، و تو نمى توانىمخلوط كنى ، و مى ترسى از تسفيه تو عقول ما را روزگار با آنكه پست است و نباهتى نداردمخفى شود .
و اين مضامين تعريض بر عمر بن على عليه السلام است كه حقّ توليت از آن علىّ بنالحسين عليهما السلام است كه ذوالحقّ است و دعوى تو بر باطل ، اگر چه گفته اند :« اِنّ الدُّنْيا تَرْفَعُالْخَمِيلَ وَتَضَعُ الشَّرِيْفَ ».خلاصه ، عمر بن على با رقيّه كه زوجه مسلم بن عقيل است توأم اند و مادرشان امحبيب بنت ربيعه است و هميشه در نزاع و جدال بوده است در باب توليت صدقات و بهمراد خود هم نمى رسيد .
و وى را عمر اطرف مى خواندند براى امتياز وى با عمر اشرف ابن على بنالحسين عليهما السلام از آنكه يك طرف نسب او هاشمى است و كنيه اش ابوالحسين است ، و ابونصرگفت : مادرش موسومه به صهباء و مكناة به امّ حبيب دختر عباد بن ربيعه است ، و حضرتامير عليه السلام او را از سباياى يمامه خريدارى فرمود ، و از عُمْرِ عُمَرِ بن على عليه السلام هشتاد و پنجسال گذشت و در ينبُع وفات كرد .