عارِفاً وكان عالِماً صَدوقاً ، أَما إنَّه لو ظَفَر لَوَفى ، أما إنَّه لو مَلَكَ لَعَرفَ كَيفَ يَصنَعُها ».
معنى فقره اخيره آن است : زيد اگر ظفر مى يافت وفاء مى كرد و اگر مالك مى شدمى دانست چه كند ، يعنى : حقّ ما را اداء كرده تسليم مى نمود .
و در حديث طويل است كه : حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود كه : « پدرم فرمود :خدا رحمت كند زيد را كه مردم را به رضاء آل محمّد دعوت كرد و پدرم فرمود : اگرخروج كنى كشته مى شوى و آويخته مى گردى اگر راضى هستى خروج كن.» الخبر.و اخبار كثيره در مدح زيد در كتب رجال از شيعه مأثور است .
و در كتاب« مناقب ابن شهر آشوب »حديث غريبى مرسلاً مروى است كه خلاصه آنبدين گونه است : زيد نيمه شبى خدمت حضرت صادق عليه السلام شرفياب شد و خواست با آنجناب بيعت نمايد ، قبول نفرمود پس عرض كرد : شما با من بيعت نمائيد تا در مقامخونخواهى برآيم آن جناب فرمودند :« اليس الصُّبحُ بِقَريبٍ »پس برخاست و رفتو زمانى نگذشت با ديده گريان فريادكنان مراجعت نمود و عرض كرد :اِرضِ عنَّى ، رَضِىَاللّه ُ عَنكَ ، اِرحَمْنى يَرحَمْكَ اللّه ُ ، اِغفرِ لى غَفَر اللّه ُ لك .
پس آن جناب فرمودند :« رَضِىَ اللّه ُ عَنكَ ويَرحَمُكَ اللّه ُ وغَفَرَ اللّه ُ لَكَتو را چه مى شود ؟ ! » .
عرض نمود : در خواب ديدم حضرت رسول صلي الله عليه و آله با حربه اى بر من وارد شد و حضرتامير در برابر و حضرت صدّيقه طاهره در عقب سر و حسنين قدس سرهما در يمين و يسار وى