روح و ریحان

محمد باقر واعظ طهرانی کجوری مازندرانی؛ مصحح: صادق حسینی اشکوری

جلد 1 -صفحه : 372/ 81
نمايش فراداده

دالّ بر اتّحاد صادر است چنانكه فرمود : «مَا خَلْقُكُمْ وَلاَ بَعْثُكُمْ إِلاَّ كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ »اين آيهنيز دلالت بر اتّحاد مبدأ و معاد نفوس مى نمايد .


  • چون نه سر پيداست وصفش را نه بُننيست لايق بيش ازين گفتن سخن

  • بُننيست لايق بيش ازين گفتن سخن بُننيست لايق بيش ازين گفتن سخن

«وَأْتُوا اْلْبُيُوتَ مِن أَبْوَابِهِا ».و اين بيت در حق اين جاهل گويا گفته شده است :


  • اَتَيْتَ بُيوتاً لَمْ تَنَل مِنْ ظُهُورِها وَاَبْوَابُها عَن قَرع مِثْلِكَ سُدَّتِ

  • وَاَبْوَابُها عَن قَرع مِثْلِكَ سُدَّتِ وَاَبْوَابُها عَن قَرع مِثْلِكَ سُدَّتِ

پس داعى كه نظرش به حديث و خبر است عرض مى كند : به مفاد«اَوّلُ ما خَلَق اللّه ُ نُورُ نَبيِّكَيا جابِرُ»در اول ايجاد و ابداع يك وجود به فضاء شهود آمد و تمام كثرات عقليّه وحسيّهمُنجّماً و مرتّباً از مشيت اوليّه خلعتهستى پوشيدند ، پس به همان ترتيبى كه در عالمنخست اظهار فرمود خلاصه اى از بنى آدم و اهل عالم را در اين عالم حس و شهادت نيزظاهر كرد ، يعنى نور حضرت ولايت از نور حضرت نبوى و نور حضرت صدّيقه طاهره ازاين دو نور و نور حسن و حسين از نور طاهره زُهره زهراء هويدا گرديد ، در اين عالم هم بهاين تدريج و ترتيب قدم به عرصه عالم تكوين نهادند ، و ائمّه هدى قدس سرهما هم از انوار خمسهمنشعب و اولاد و ذرارى ايشان مانند موالى و دوستانشان به همان ترتيب اوليّه باعث صفاو جلاء اين عالم شدند .

پس اصل قديم سيّد انام است و فرع كريم اولاد و احفاد و احباء فخام .

و آيه كريمه نورو آيه مباركه «مَرَجَ اْلْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ * بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لاَ يَبْغِيَانِ * فَبِأَىِّ آلاَءِ