در تطبيق آن عالم با عالم ازل - روح و ریحان جلد 1
لطفا منتظر باشید ...
رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ * يَخْرُجُ مِنْهُمَا اْللُّؤْلُؤُ وَاْلْمَرْجَانُ »و آيه شريفه «وَهُوَ اْلَّذِى خَلَقَ مِنَ اْلْمَاءِ بَشَراًفَجَعَلَهُ نَسَباً وَصِهْراً وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيراً »بر حسب تفسير اهل البيت دلالت و شواهد برمرادند ، پس عرض مى كنم :
وجود حَبّه فاطميّه كه مشكات عصمت نبويّه است وعاء و ظرف اين سنابل طيبّه زكيّه بود ،و عقل اول در روز نخست سنابل وجود سادات را در كانون وجود آن مخدّره مُستكِنّو مُستِتر يافت ، و يك يك از ايشان را به نظر كلى غيبى مشاهده فرمود ، و از وقتى كه درحجاب خاك مقبور و مستور شد تاكنون از ذرارى و انساب كريمه خود ذاهل نبوده است ،و از احوالشان دانا و بر اعمالشان بينا است ، و آيه وافيه «فَسَيَرَى اْللّه ُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُوَاْلْمُؤْمِنُونَ »اطّلاع و احاطه بر ما فى الكون را مى فهماند ، پس صادر اوّل و نور ازل راغافل خواندن از كمال جهل و غفلت است و از عدم معرفت و بصيرت ، پس اين تكثيراتو تنزّلات بر حسب اسباب حسيّه كه در مخلوقات توديع شد و برحسب معنى اين عالمظاهر ، تطبيق با عالم باطن بايد كند مانند تبعيّت اراده نبويّه با اراده حتميّه الهيّه .
در تطبيق آن عالم با عالم ازل
اكنون اهل رشاد و سداد خلاصه اى از مراد اين احوج عباد را بدانند :
«أول ما صدر» يك وجود بود و هر وجودى از وى نمود يافت ، و بر حسب اخبار درنمودارى وجودات ترتيبى در عالم غيب ملحوظ شد ، در عالم شهود نيز همان ترتيبمنظور گرديد ، و بر حسب خواست الهى و تهيّه اسباب ظاهرى جز اين گونه اقتضاء نكرد ،