در القاب هر يك از امامزادگان كه اسامى ايشان در اين كتاب ضبط است
مخفى نماناد : براى تشابهى كه در اسماء اولاد ائمه هدى قدس سرهما بوده است به القابخاصّه ، هر يك از علماء نسّابين ايشان را خوانده اند تا در مقام احتياج به خواندن لقبمخصوص هر يك امتياز داده شوند ، سيّما وضع هر يك از القاب امامزادگان به ملاحظاتعديده و جهات كثيره بوده است ، چنانكه عبداللّه پسر حضرت على بن الحسين عليهما السلام رابراى حسن و جمال باهر خواندند ، و مادر عبداللّه باهر با مادر حضرت باقر عليه السلام يكى است ،وكنيه اش أبو محمّد است ، و متولّى صدقات بود ، و پسرش محمد ملقب به أرقط است براىآنكه زشت روى بود به عكس پدرش .و گويند بعضى : ارقط جسارت نمود به حضرت صادق عليه السلام كه بيان آن مستهجن است ازاين جهت صورتش زشت و قبيح گرديد .و عبداللّه بن حسن مثنى ملقّب به محض شد براى آنكه خالص از دو طرف نسب بود .و عبداللّه ابيض لقب يافت براى آنكه سفيد اندام بود ، و از براى بعضى مانند عبداللّه بنحسن مثنى و عبداللّه بن جعفر الصادق عليه السلام لقبى با آنكه داشته اند در كتب انساب نيافتم .يكى يكى از امامزادگان به واسطه را عبداللّه صلصل خوانند ، و عبداللّه بن حسين رسى راعالم نامند ، و عبداللّه پسر محمد صاحب نفس زكيّه مشهور به اشتر است .
[القاب تعدادى از امامزادگان]
و مشاهير از امامزادگان را كه در اين كتاب عنوان نمودم و به مناسبات شرحى ازاحوالشان داده ام ، و بحول اللّه تعالى بعد از اين مشروحاً خوانندگان را مطلع مى سازم به اينالقاب كه مذكور مى شود خوانده شده اند : حسن مثنى ؛ حسن مثلث ، على عابد ، حسينشهيد فخ ، محمد صاحب نفس زكيّه ، ابراهيم قتيل باخمرى ، محمد ديباج ، موسى جون ،