خون ، خداوند بى چون را ملاقات مى فرمايد .
و در وقتى كه محاسن شريفش خضاب به آن خون مطهر گرديد فرمود :« هكذا أَلْقىجدّى رسولَ اللّه صلي الله عليه و آله ».و زمانى كه عبداللّه رضيع مشهور به على اصغر را دفن كرد جامه و بدنش را از خونشملطَّخ نمود.
و در اين مقام خاطر آوردم آخر فقره خطبه اى كه جناب امام حسين عليه السلام زمان خروج ازمكه معظمه خواند :« مَنْ كانَ باذلاً مُهْجَتَه ومَوطِناً على لقاءِ اللّه ِ فَلْيَرْحَلْ فاِنّى راحلٌ إن شاءَ اللّه تعالى »، يعنى : هر كه مى خواهد خون دلش را بريزد و ببخشد در راه خدا و مهيا شودبراى ملاقات وى پس فردا كوچ كند كه من مى روم .
و مراد از « مهجه » بضم ميم كه جمع آن مُهَج است خون دل است و گاهى از « مهجةالقلب » تعبير به روح مى شود.و « نجيع » خون سياهى است كه در دل يا جوف اوست.