حاضر جوابی

نسخه متنی -صفحه : 66/ 28
نمايش فراداده

بديهه گويي فتحعلي خان

دريكي ازروزهاي عيدنوروزفتحعلي شاه قاجاربه عمارت نگارستان رفت .

فصل بهاربودودرختان تازه شكوفه كرده وقطرات ژاله كه برروي آنهاافتاده بوددرنورخورشيدمي درخشيدوزيبايي خاصي يافته بودند .

بامشاهده آن مناظرزيباطبع شعرشاه گل كردواين مصراع رافي البديهه ساخت .

روزعيد است وبه هرشاخه نم باران است .

ولي هرچه كوشيدنتوانست مصراع دوم آن را بسازد .

يكي ازملازمان كه بافتحعلي خان صباي شاعركه درآن هنگام باوجودبيگناهي درزندان بوددوستي داشت ،موقع رامغتنم شمرده ،به عرض رسانيد .

اگرسلطان اجازه فرمايندفتحعلي خان صباراكه درزندان بسرمي بردودربديهه گويي دستي دارد به حضوربطلبندتامصراع دوم رابگويد .

شاه اجازه داردوشاعرراآوردند .

هنگامي كه چشم فتحعلي شاه به وي افتادگفت:روزعيداست وبه هرشاخه نم باران است .

شاعرزنداني بلافاصله گفت:روزبخشيدن تقصيرگنهكاران است .

شاه خنديدودستور داداورااززندان آزادساختند .