جواب سنجيده - حاضر جوابی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جواب سنجيده
روزي كريم خان زند،درديوان مظالم نشسته بودوبه شكايت شاكيان گوش مي دادوبراي رفع ستم ازآنان فرمانهايي صادرمي كرد .درپايان روز،درحاليكه سخت خسته بودقصدمراجعت داشت كه ناگهان فرياد مردي راشنيدكه طلب انصاف مي كرد .كريم خان ازاوپرسيد .كيستي ؟آن شخص گفت:مردي تاجرپيشه ام ودزدان آنچه داشتم ازمن دزديدند .كريم خان پرسيد .وقتي كه آنان مشغول دزدي بودندتوچه مي كردي ؟تاجرجواب داد .خوابيده بودم .كريم خان گفت:چراخوابيده بودي ؟تاجرگفت:ازآن سبب كه فكرمي كردم توبيداري .كريم خان راازاين جواب خوش آمد .روبه وزيركردوگفت:قيمت مال اين شخص رابدهيد .مابايدمال راازدزدبگيريم .