لزوم -دورانديشي - حاضر جوابی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حاضر جوابی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لزوم -دورانديشي

گرگي باروباهي رفيق بود .

روزي ازروزهاگرگ رفت پيش روباه وگفت رفيق اگرمردباشي لقمه خوبي برايت پيداكردم روباه كه ازگرسنگي رنج ميكشيدخوشحال شدوپرسيداين لقمه كه گفتي كجاست ؟گرگ جلوافتادوبه روباه گفت دنبال من بيا .

رفتندتارسيدبخانه اي .

همين ه به صحن حياطواردشدندگرگ درگوشه اي روي دم نشست ومحلي رابه روباه نشان داد .

روباه به محلي كه گرگ اشاره كرده بودرفت تارسيدبه يك مرغداني .

نگاه كردديددرلانه مرغهابازاست .

دست بردميان مرغداني ديدخدابركت بدهد تعدادزيادي مرغچاق وچله هم روي هم خوابيده اند .

روباه باديدن اين مرغهاو لانه بدون دروپيكربفكرفرورفت وگفت اگرغلطنكنم كاسه اي زيرنيم كاسه است وگرنه تاحالااين مرغهاجان سالم ازدست همجنسهاي من به درنبرده بودند .

دست ازمرغهابداشت بعدرفت پيش گرگ وگفت خوب رفيق بگوبدانم اين مرغهامال كيست .

گرگ گفت چرارفيق اين سوال راكردي ؟روباه گفت ميخواهم بدانم گرگ پاسخ دادمال قاضي شهراست .

تااسم قاضي بگوش روباه خوردگفت قربان آن دهانت .

وچهارتاپاداشت وچهارتاپاي ديگرهم قرض كردوبناي دويدن را گذاشت .

گرگ ديداي دادبيدادروباه فراركردصدازدرفيق كجارفتي ؟چرا مرغهارانبرد؟روباه درحالي كه بسرعت دورميشددادزدخيررفيق من نيستم چون ميترسم فرداكه قاضي ازخواب بلندشودوديدمرغهايش نيست بگويدگوشت روباه حلال است آن وقت است كه ريشه روباه ازبيخ وبن كنده شود .

تمثيل ومثل ج 2

/ 66