دريكي ازروزهاي عيدنوروزفتحعلي شاه قاجاربه عمارت نگارستان رفت .فصل بهاربودودرختان تازه شكوفه كرده وقطرات ژاله كه برروي آنهاافتاده بوددرنورخورشيدمي درخشيدوزيبايي خاصي يافته بودند .بامشاهده آن مناظرزيباطبع شعرشاه گل كردواين مصراع رافي البديهه ساخت .روزعيد است وبه هرشاخه نم باران است .ولي هرچه كوشيدنتوانست مصراع دوم آن را بسازد .يكي ازملازمان كه بافتحعلي خان صباي شاعركه درآن هنگام باوجودبيگناهي درزندان بوددوستي داشت ،موقع رامغتنم شمرده ،به عرض رسانيد .اگرسلطان اجازه فرمايندفتحعلي خان صباراكه درزندان بسرمي بردودربديهه گويي دستي دارد به حضوربطلبندتامصراع دوم رابگويد .شاه اجازه داردوشاعرراآوردند .هنگامي كه چشم فتحعلي شاه به وي افتادگفت:روزعيداست وبه هرشاخه نم باران است .شاعرزنداني بلافاصله گفت:روزبخشيدن تقصيرگنهكاران است .شاه خنديدودستور داداورااززندان آزادساختند .