حماقت

نسخه متنی -صفحه : 151/ 103
نمايش فراداده

بي اعتنائي -به -مسجد

شخصي درظاهرمسلمان بود،ولي به اصطلاح مسلمانان شناسنامه اي ،اودرامورواحكام اسلام كاملابي تفاوت بود،مثلااصلابا مسجدنداشت ،مسجدرفتن براي اوبسيارسخت بودواگراحياناازكنارآن رد مي شد،باكمال بي اعتنائي عبورمي كرد .

روزي بايكي ازپسرانش كه كودك بود، برسرموضوعي نزاع كردوبلندشدتاپسرش راكتك بزند،پس ازدست اوفرار كرد،واوپسرش رادنبال نمود،تااينكه پسربه طرف مسجدآمدومي دانست پدرش بامسجدميانه ندارد،رفت داخل مسجد،آن پدرتانزديك درمسجدآمد، ولي واردمسجدنشدودرهمانجافريادزد:بيابيرون ،بيابيرون من درتمام عمربه مسجدنيامده ام ،نگذاراكنون واردمسجدشوم بيابيرون !!