اين مثل را در مورد كسي ميگويند كه كار نادرستي انجام داده باشد و بخواهند به او حالي كنند كه متوجه عملش شده اند ارباب يكي از دهات ، مهري داشت كه عكس يك خر را در حاليكه كره اش پشت سرش بود ، روي آن حك كرده بودند .
موقع خرمن كه ميشد ، شبها خرمن گندم را مهر ميكرد ، تا كسي از گندمها برندارد .
عده اي از رعايا كه هميشه از ارباب ظلم و ستم ميديدند و دل خوشي از او نداشتند ، آمدند و مهري شبيه مهر اربابشان درست كردند و به اصطلاح امروزيها ، مهر ارباب را جعل كردند اما در يك جاي كارشان اشتباه كردند در مهر جعلي ، كره خر جلو بود و خر پشت سرش .
تا يكي دو شب ، رعيتها ميامدند و مقداري از گندمها را بر ميداشتند و بعد با مهر جعلي علامت ميزدند .
تا اينكه ارباب ، متوجه كم شدن گندمها شد .
او وقتي مهر گندمها را نگاه كرد ، فهميد كه مهرش را جعل كرده اند .
با اوقات تلخي ، معاون خودش را صدا كرد و گفت مرد حسابي چرا مواظب نبودي ؟ آمده اند از گندمها برداشته و برده اند .
تازه مهر جعلي هم زده اند چون در مهر من ، خر جلو بوده و كره خر عقبش اما توي اين مهر ، كره خر آمده جلو و خر پشت سرش است معاون كه ديد قضيه از اين قرار است گفت ببخشيد ارباب .
مهر شما دست نخورده ، فقط كره خر نفهمي كرده و از مادرش جلو زده است .
/ تمثيل و مثل جلد 2