اشغالگران قدس

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

نسخه متنی -صفحه : 90/ 21
نمايش فراداده

خط لوله اسرائيل

سند شماره 51 سرى وزارت امور خارجه آمريكا تاريخ: 8 اكتبر 28 - 1970 شهريور 94

موضوع:

خط لوله اسرائيل آقاى ولكاست گفته است كه بنا به محاسبات تقريبى كمپانى اسو خط لوله اسرائيل تنها مى تواند 400000 بشكه نفت را در روز انتقال دهد.

وى گفت اين محاسبات از طريق چند منبع به دست آمده است كه عبارتند از مصاحبت و گفتگو با اسرائيليهايى كه در مورد صنعت نفت اسرائيل صاحب نظر هستند و بيانات اخير گنشت و ديگر منابع.

شاه ايران نيز كه خود در خط لوله اسرائيل داراى منافعى است رقمى مشابه را ارائه داده است " 450 هزار بشكه در روز " آقاى ولگانست گفت كه بنا به اظهارات يك منبع اسرائيلى ميزان توليد و ظرفيت واقعى در سپتامبر 300000 بشكه در روز بوده است كه قرار است با طرحهايى اين ظرفيت را به 600000 بشكه در روز در سال 1971 و 800000 بشكه در روز بين سالهاى 1972 - 73 و 1/2 ميليون بشكه در روز بين سالهاى 1973 - 80 افزايش دهند.

آقاى ولگاست گفته است كه بنابر اظهارات همين منبع اسرائيلى بسيارى از كمپانيهاى بزرگ نفتى به طور مستقيم و يا غير مستقيم از خط لوله اسرائيلى استفاده مى كنند.

آقاى ولگاست گفته است كه تمام اين مطلب را نمى توان تاييد كند ولى مى تواند اطمينان بدهد كه كمپانى خود او اين خط لوله را مورد استفاده قرار نداده است.

اظهارنظر: در مصاحبه قبل كه با يكى از مديران اجرايى استاندار اويل اينديانا صورت گرفت وى گفته است كه كمپانى وى قسمت اعظم توليدات خود را در مناطق دور از ساحل ايران از طريق خط لوله اسرائيل منتقل مى كرده است.

بى بندو بارى كه در نحو بيان سخنان وى مشاهده مى شود مقام گزارشگر را بر آن داشت تا استنباط كند كه مقامات مصر كه بخش اعظم نفت و منابع استاندارد اويل اينديانا در آن كشور و خاورميانه قرار دارد از اين نقل و انتقال توسط خط لوله اسرائيل با خبر هستند ليكن اعتراص نمى كنند.

61 شماره سند 29 اكتبر 19 - 1970 مهر 94 تاريخ: سند شماره 61 تهران - ايران سرى ادارى - غير رسمى 29 اكتبر 19 - 1970 مه 94 جناب وارن كلارك وزارت امور خارجه - واشنگتن دى. سى.02502 وارن عزيز يادداشت 8 اكتبر شما درباره گفتگو با پليت ولكاست از نكات بسيار هيجان انگيزى برخوردار بود.

هرگز نشنيده بودم كه ايران يا به عبارت ديگر شاه تا به اين حد نسبت به خط لوله اسرائيل علاقه داشته باشد.

من فكر مى كردم كه اسرائيليها از دولت ايران پرسيده بودند كه آيا اجازه مى دهد كه نفت ايران را از خط لوله عبور نمايد يا خير كه البته ايرانيها جواب مثبت داده بودن و اسرائيليها نيز با اين جواب اطمينان يافتند كه با عبور نفت كافى از اين خط لوله عظيم مى توان از نظر اقتصادى احداث آن را مقرون به صرفه دانست.

پاسخ به اين سوال كه چه كسى به استفاده از اين خط لوله " اسرائيلى - م " خواهد پرداخت مستلزم تعمق است.

احتمالا اعراب تند رو خواهند گفت كه هر كمپانى نفتى كه نفت را به خريدار بفروشد مى تواند و يا بايد بداند كه خودش هم بايد نفت را در لوله به جريان بياندازد.

در نتيجه از آن شركت " براى استفاده از اين خط لوله احداث شده توسط اسرائيل - م " انتقام سختى گرفته خواهد شد.

از اين نظر مى توان گفت كه فقط تعدادى از كمپانيهاى اصلى بين المللى قادر خواهند بود از اين خط لوله نفتى استفاده نمايد به هر حال نمايندگان كمپانيهاى نفتى اعم از كوچك و بزرگ در اينجا قسم ياد كرده اند كه نفتى كه عنوان و اسم شركت آنها را داشته باشد توسط اين خط لوله منتقل نخواهد گرديد.

ليكن همگى آنها اعتراف مى كنند كه اين سوگند آنها مورد قبول كشورهايى چون عربستان سعودى كويت و شيخ نشينها واقع نخواهد داشت.

من حتى از اين گزارش شما كه گفته بوديد بنا به گفته يك مقام IOS بيشتر توليد شركت نفت اينديانا و شركاى از طريق اين خط لوله مى گذرد بسيار تعجب كردم.

و اين به اين علت است كه در مصاحبه اى كه با مدير نفت اينديانا و شركا داشته ديو ولكى گفته است كه به علت مشاجرت زياد بين كمپانى او و شركت ملى نفت ايران بر سر بها و ماليات نفت شركت استاندارد ديگر براى خود نفت استخراج نخواهد كرد و به همين دليل توليد به ميزان قابل ملاحظه اى كاهش يافته و به اندازه نياز شركت ملى نفت ايران خواهد بود.

اين استخراج حدود 50000 بشكه در روز براى انتقال به پالايشگاه مدرس و 25000 بشكه ديگر در روز است كه بگفته ويلكى توسط شركت ملى نفت ايران به اسرائيل فروخته مى شود.

وى ادامه داد كه ظاهراہ اين فروش نفت توسط شركت ملى ايران باعث مى شود كه كمبودهاى داخلى اسرائيل در زمينه نفت جبران گردد.

از آنجا كه اين توضيحات پاسخگوى تمام مسائل نيست.

شما حتما در ديدار آينده تان با پيت و آقايان اعضاى كمپانى استاندارد در مورد اين سئوالات و نقاط ابهام آميز ديگر حتما توضيحات بيشترى دريافت خواهيد كرد.

مهمتر اينست كه قبل از اين مشاجرات آيا شركت نفت اينديانا و شركااز طريق اين خط لوله نفت خود را منتقل مى كرده اند و يا اينكه انتقال نفت از طريق اين خط لوله فقط توسط خريدار صورت مى گرفته است.

موفق باشيد ارادتمند جان.

ال واستبرن مسئول امور نفتى 71 شماره سند 25 نوامبر 4 - 1970 اذر 94 تاريخ: سند شماره 71 سرى - غير قابل انتشار براى ملل بيگانه - توزيع محدود 25 نوامبر 4 - 1970 آذر 94 جان واشبرن مسئول امور نفتى - سفارت آمريكا در تهران جان عزيز.

از نامه اى كه در تاريخ 29 اكتبر در جواب نامه اى كه پيرامون گفتگوى من با پيت ولكاست در باره ظرفيت خط لوله اسرائيل نوشته بودى متشكرم پاورقيهايى كه اضافه كرده بودم بيشتر براساس بيانات شاه در چند سال گذشته مبنى علاقه شاه به خطوط به خصوص بر اساس گفتگويش با اعضاع كنسرسيوم در زوريخ در 31 ژانويه 1969 نوشته شده است.

به طور خلاصه مطلبى كه از آن گفتگو به وسيله كنسرسيوم بر جا گذاشته شده در بخشى كه در باره خط لوله ايران - تركيه پيشنهاداتى مى كند چنين مى گويد: شاه گفته است كه خط لوله " ايران - تركيه " توسط او ارائه نشده است.

او نيز مانند ديگر اعضاع كنسرسيوم به منافع مى نگرد بهتر است ظرفيت متغير ارائه شونده به وسيله صادرات كه توسط كشتى و از طريق جزيره خارك حفظ شود.

از طرف ديگر اگر خطوط لوله براى هر بشكه 10 سنت بيشتر عايد فروشنده بكند او نيز بدش نمى آيد از اين طريق سود بيشترى ببرد.

مسئله صرفا يك مسئله اقتصادى است.

اگر خط لوله منافعى براى او داشته باشد مورد استفاده خواهد بود در غير اين صورت خير.

اعليحضرت اضافه كردند كه استفاده از خط لوله اسرائيل به تمايل ايران بستگى دارد بخصوص كه ايران نيز در اين خط منافعى دارد اعراب نمى توانند از اين كار ممانعت به عمل آورند و او مايع نيست و انتظار ندارد كه اعراب بر اسرائيل پيروز شوند...

اين حس مالكيت كه در اين پاراگراف مشهود است مخصوصا باعث شده است كه شاه " يا ايران چون متاسفانه من نيز مانند ايرانيان " ضمير سلطنتى ما را با هر دو معادل فرض مى كنم مستقيما منافعى در ايران خط لوله داشته باشد تا اين كه بخشى از توليدات خود را صرفا از آن عبور دهد.

شاه در گفتگويى كه با هارولند و وسيچ در 27 سپتامبر 1970 داشت موضوع خطوط لوله اسرائيل را به ميان آورده خاطر نشان ساخت كه ايران با اين طرح بيگانه نيست و به نظر مى رسد كه مى خواهد با آرامى استفاده از آن را به ميان بكشد.

باب دول از قول سفير ماير مى گويد كه شاه گفته است كه ايران داراى منافع مالى در خط لوله 42 اينچى اسرائيل است.

به نظر باب اين سخنان از طرف شاه در سال 1967 ايراد شده كه در آن وقت اسرائيل دربدر بدنبال منابع مالى مى گشت تا اين خطوط را تامين سازد.

اخيرا گزارشى از سازمان سيا رسيده است " 321/30917 - 70 ب مورخه 24 اكتبر 1970 " كه نفت خام آقاجارى كه از طريق يك شركت آمريكايى خريدارى مى شود علاوه بر نفت شركت ملى نفت ايران از طريق خط لوله اسرائيل عبور مى كند.

البته اين گزارش ارزيابى نشده است و مكان دريافت گزارش نيز تل آويو بوده است.

ولى ظاهرا سفارت ايران به دفتر حفاظت منافع مصر در سفارت هند گفته است كه اصولا نفتى از شركت ملى نفت ايران از اين خط لوله عبور نمى كند و هنگامى كه از يوسف اكبر كه از اعضاى سفارت ايران است توضيح بيشترى در اين باره خواسته شد در جوابم گفت شركت ملى نفت را در جزيره خارك مى فروشد و اين كه نفت چگونه عبور مى كند به خريدار مربوط است نه به شركت ملى نفت ايران.

آقاى فال كينگهام منبعى بود كه استفاده شاه ايران از خط لوله اسرائيل را گزارش داده بود تا آنجا كه من و باب دول به خاطر مى آوريم عبارت نقل شده به وسيله او به اين ترتيب بود كه توليد دور از ساحل ما از طريق خط لوله اسرائيل مى گذرد در صورتى كه فالكينگهام در ايران باشد خواهد توانست اطلاعات مورد نياز شما را در اختيارتان بگذارد.

از شاه ايران صحبت كرديم.

جنبه هاى شگفت آورى از شركت استاندارد اويل اينديانا و شركا يادم آمد.

در نامه اى كه در 3 اكتبر نوشته بوديد گفته بوديد كه موضوع اقبال اين بوده است كه استاندارد اويل اينديانا و شركا قيمت ها را پائين تر از قيمتى كه براى تعين نرخ ماليات ها و عوارض لازم دارد نمى آورد و اين كاملا متضاد است با اين اصل از استاندارد اويل اينديانا و شركا كه كميته اى دارند كه مى تواند در صورت لزوم تخفيفهايى به اين شركت اعطا نمايد.

ممكن است شركت ملى نفت ايران تخفيف نيز بدهد.

ولى آيا مى توان گفت كه اين شركت به خاطر فشارهاى وارده غير از مفاد مندرجه 21 -1 موافقت نامه اينچنين مى كند؟ به همين دليل بد نيست بدانيد سفارت بر چه اساسى اظهار مى دارد كه ميزان توليد نفت ايران 200000 بشكه در روز افزايش مى يابد در صورتى كه مشاجره ايران و استاندار اويل اينديانا و شركا يك سال پيش حل شده است " تهران 4355 " .

گزارش تهران به شماره 5109 مرا اميدوار مى كند كه به خود بقبولانم كه مشاجرات ميان اين دو ديگر از ميان رفته است.

باب و من خيلى علاقه داريم نشريه 314 مورحه 29 اكتبر را درباره طرح گاز مايع طبيعى كه وسيله كايزر پيشنهاد شده است داشته باشيم.

همان طور كه مى دانيد پروژه هايى در دست تكميل است تا گاز مايع طبيعى را از طريق الجزيره و ونزوئلا به آمريكا وارد كنيم و مطالعاتى نيز براى ورود گاز مايع طبيعى از نيجريه كه از طريق دريا دورتر از الجزيره است شروع شده است.

قيمتهاى تقريبى نسبت به منابع حاضر بسيار گرانتر است بدون شك مجبور خواهيم شد گرانتر بخريم ولى آن را از دست ندهيم چون منبع ما در اين كشور رو به اتمام است.

با اين وصف فكر نميكنيم كه گاز مايع طبيعى خليج بتواند در بازارهاى آمريكا آنطور كه كايزر مى گويد رقابت نمايد.

قيمت اعظم بهاى گاز مايع طبيعى در ارزش تانكرهاى آن نهفته است.

يك كشتى مخصوص حمل گاز مايع طبيعى با حجم 50000 تا 40000 تقريبا بين 40 تا 50 ميليون ارزش دارد " كه البته قيمت آن دو برابر يك تانكر نفتكش 250000 حجمى است " بنابراين بسته به مسافتى كه اين كشتى ها بايد سفر كنند قيمت ها افزايش مى يابد.

در صورتيكه بازار بالقوه اى براى گاز مايع طبيعى ايران وجود داشته باشد " چون 4 - 5 سال طول مى كشد تا اين پروژه راه بيفتد " بنظر ما ژاپن بازارى بهتر از اروپا و آمريكا مى تواند باشد.

هيچيك از منابع صنعتى كه ما با آنها گفتگو كرديم حتى فكر نمى كند كه ممكن است ژاپن نيز بازار خوبى گاز مايع طبيعى باشد كه البته با افزايش قيمت نفت اين طور خواهد شد.

در حال حاضر ژاپن مقدارى گاز مايع طبيعى را از آلاسكا و برونى بدست مى آورد.

بنظر من ديگر منابع گازى چون اندونزى قبل از اينكه 3 هزار ميل بطرف خليج فارس بروند در دام ژاپن گرفتار خواهند آمد .در اين رابطه خوشحال خواهيم شد كه اگر ما را در جريان طرحهاى متذكر شده توسط آقاى فيروزان عضو شركت ملى نفت ايران آمريكائيها و فرانسوى ها قرار دهيد.

آيا شما با نظريه گايزر مبنى بر اينكه هر چه زودتر بايد در رابطه با گاز مايع طبيعى اقدام كرد موافق هستيد؟ اتفاقا گايزر گفته است كه ايران ظرفيت دست نخورده اى معادل 450000 فوت مكعب دارد.

مى دانيد كه اين ارقام را چگونه بدست آورده اند؟ بنا به اظهارات ژورنال نفت ايران مورج اكتبر 1970 در اوت همانسال ايران حدود 1/9 بليون را با سوزاندن به هدر مى داد " به ميزان هر ماه 56/4 بليون فوت مكعب " آيا اين به هدر رفتن گاز توسط لوله كشتى گاز به شوروى كاهش يافته است يا نه؟ اين نامه خيلى طولانى شد.

اميدوارم كه اين نامه حالت مشاجره آميز نداشته باشد چون از مشاجره و نزاع اصولا خوشم نمى آيد بلكه دوست دارم نظريات و عكس العملهايمان را با هم در ميان بگذاريم اميدوارم تعطيلات خوش بگذرد.

ارادتمند وان كلارك دفتر انرژى و سوخت