عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

محمد باوی

نسخه متنی -صفحه : 20/ 19
نمايش فراداده

"لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از اموري است كه سازنده است. مباحثؤ علمي همانطور كه علوم اسلامي بي مباحثه نمي‏رسد به مقصود، امور سياسي هم بي مباحثه نمي‏رسد به مقصد. [...] اين را هيچ كس جلويش را نمي‏گيرد لكن، يك وقت لحن، لحن انتقاد نيست، لحن، لحن تضعيف جمهوري اسلامي است [...] ما با اين لحن مخالفيم. اين لحن آزاد نيست. توطئه آزاد نيست، انتقاد آزاد است."(92)

بر همين اساس بود كه حضرت امام در سال 1358، عليه برخي از جريانهاي سياسي و نشريات وابسته به آنها اقدام كرد و ناگزير از محدود ساختن آزاديهاي آغاز انقلاب گرديد:

"ما آزادي داديم و سوء استفاده شد و آزادي نخواهيم ديگر داد. آزادي به آن معنا كه اينها بخواهند خرابكاري بكنند، اين آزادي نخواهد داده شد. آزادي در حدودي كه قوانين اقتضا مي‏كرد، در حدودي كه اسلام به ما اجازه مي‏دهد، اسلام اجازه نمي‏دهد كه ما آزاد بگذاريم كه هر كس [...] هر توطئه‏اي مي‏خواهد بكند."(93)

حضرت امام در پي اين سخنان برخي احزاب را غير قانوني اعلام كرد و دادستان انقلاب را موظف ساخت "مجلاتي كه بر ضد مسير ملت است و توطئه‏گر است تمام را توقيف كند و نويسندگان آنها را دعوت به دادگاه و حاكمه كند."(94)

بنابراين مي‏توان چنين استنباط كرد كه مرز ميان انتقاد و توطئه در مخالفت عملي است.

بنابراين در جامعه اسلامي هيچ كس حق طغيان و مخالفت عملي با ولي فقيه و حكومتي كه از سوي او به كار مشغول است، ندارد. حضرت امام درباره دولت موقت مهندس بازرگان مي‏فرمايد:

"ايشان را حاكم كردم، يك نفر آدمي هستم كه به واسطه ولايتي كه از طرف شارع مقدس دارم ايشان را قرار دادم. ايشان را كه من قرار دادم واجب الاتباع است؛ ملت بايد از او اتباع كند. يك حكومت عادي نيست؛ يك حكومت شرعي است؛ [...] مخالفت با اين حكومت مخالفت با شرع است."(95)

همچنين خطاب به كساني كه مخالفت خود را با اعتصاب نشـان مي‏دهند، مي‏فرمايد:

"امروز اعتصاب حرام است شرعاً. اينهايي كه اعتصاب مي‏كنند خائن به اسلامند".(96)

و در جايي ديگر قيام عليه حكومت اسلامي را مطلقاً حرام مي‏داند:

"قيام بر ضد حكومت اسلامي، خلاف ضروري اسـلام اسـت، خـلاف اسلام است بالضروره حكومت الان حكومت اسلامي است[...] قيام بر ضد حكومت اسلامي در حكم كفر است، بالاتر از همه معاصي است."(97)