عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

محمد باوی

نسخه متنی -صفحه : 20/ 5
نمايش فراداده

3. تعريف فقهي

حضرت امام در كتاب تحريرالوسيله، عدالت را چنين تعريف كرده است:

"عدالت عبارت از ملكه راسخه‏اي است كه باعث ملازمت تقوي در ترك محرمات و انجام واجبات مي‏گردد."(18)

در مبحث شرايط امام جماعت، حضرت امام تعريف ديگري از عدالت ارائه مي‏كند كه از تعريف ياد شده روشن‏تر و گوياتر است:

عدالت "حالتي نفساني است كه باعث ملازمت تقوي مي‏گردد و از ارتكاب كبائر باز مي‏دارد و اقوي آن است كه از ارتكاب صغاير نيز باز مي‏دارد تا چه رسد به اصرار بر آنها كه خود از كبائر به شمار مي‏آيد و نيز ارتكاب اعمالي كه عرفاً بر بي‏مبالاتي فاعل آنها نسبت به دين دلالت دارد؛ و احوط آن است كه اجتناب از آنچه كه منافي مروت است نيز در عدلت معتبر است، اگر چه اقوي عدم اعتبار آن است."(19)

گناهان كبيره را از راه‏هاي متعددي مي‏توان شناخت:

1. نصي وارد شده باشد كه جزاي گناهي را "آتش يا عقاب" دانسته يا "تشديدي عظيم" درباره آن به كار برده است.

2. دليل، دال بر آن باشد كه گناهي از كبيره‏اي ديگر بزرگتر يا همانند آن است.

3. داوري عقل اين باشد كه گناهي كبيره است.

4. متشرعان گناهي را كبيره دانسته باشند.

5. نصي وارد شده باشد كه گناهي را در شمار "كبائر" دانسته باشد.(20)

گناهان كبيره بسيارند كه از آن جمله است:

ياس از رحمت الهي، ايمن پنداشتن خود از مكر خداوند، دروغ بستن به خداوند يا پيامبر يا اوصيائش عليهم السلام، قتل نفسي كه خداوند تحريم فرموده مگر آنكه به حق باشد، عقوق والدين، مال يتيم را به ستم خوردن، تهمت زنا بر زنان شوهر دار بستن، فرار از جنگ، قطع رحم، سحر، زنا، لواط، سرقت، سوگند دروغ، كتمان شهادت، شهادت زور، پيمان شكني، دست‏بردن در وصيت، شراب‏خواري، رباخواري، خوردن مال حرام، قمار، خوردن مردار و خون و گوشت خوك و آنچه جز براي خدا قرباني شده بدون ضرورت، كم فروشي، تعرب پس از هجرت، ياري ستمگران و گرايش به آنان، حقوقي را بدون عذر حبس كردن، دروغ، كبر، اسراف، تبذير، خيانت، غيبت، سخن چيني، اشتغال به ملاهي، سبك شمردن حج، ترك نماز، منع زكات و اصرار بر گناهان صغيره.(21)

اصرار بر صغيره به معناي "مداومت و ملازمت بر گناه [صغيره] بدون قصد توبه" است كه موجب مي‏گردد گناهان صغيره نيز در شمار كباير قرار گيرند. البته "بعيد نيست كه عزم بر بازگشت به گناه بعد از ارتكاب آن به معناي اصرار باشد اگر چه به گناه باز نگردد به ويژه اگر عزم او در بازگشت به گناه در همان حال ارتكاب گناه نخست باشد." گر چه "ظاهر آن است كه به صرف توبه كردن پس از گناه بدون عزم بازگشت به آن، اصرار محقق نمي‏گردد."(22)

عدالت فقهي در شش شخص معتبر است:

مرجع تقليد(مفتي)، قاضي، امام جماعت، امام جمعه، شاهد و حاكم اسلامي.