فلسفه اخلاق از دیدگاه مکاتب قدیم و جدید

سید محمدرضا علوی سرشکی‏، محمد سلیمانی

نسخه متنی -صفحه : 100/ 43
نمايش فراداده

نظام طبيعى در مكتب هابز (1588 - 1671):

اما دقيقاً بعكس نظر خوشبينانه بيحساب ارسطو نظر بدبينانه هابز است كه حقوق طبيعى را به نظام طبيعى جنگ تعبير مى‏كند و مى‏گويد «انسانها» قبل از تشكيل حكومت، در حال جنگ زندگى مى‏كردند يعنى در نظام طبيعى بدون داشتن جامعه سياسى و حكومت هميشه در جنگ و ستيزه با همديگر بودند و بخاطر خارج‏شدن از اين نظام (هميشه در حال جنگ بودن) به قرارداد اجتماعى و تشكيل حكومت دست زدند.

رد نظريه هابز: اولاً اين تفسير زياده از حد بدبينانه و تخيلى است زيرا حيوانات هم در ميان نوع خود در حالت جنگ نيستند بلكه هر نوع با افراد نوع خود بطور عادى و مسالمت‏آميز زندگى مى‏كند و لااقل در حال جنگ دائم نيست حتى گرگان در ميان خود يا پلنگان در ميان افراد خود و حتى شيران در ميان افراد خود در حال جنگ نيستند با آنكه از درندگانند چه رسد به هر نوع پرنده‏اى در ميان افراد خود و يا چرندگان در ميان افراد خود و يا حشرات در ميان افراد خود هرگز در حالت جنگ نيستند چه رسد به افراد انسان با همديگر.ثانياً الان دولت‏ها در جهان بدون حكومت جهانى بطور مسالمت‏آميز با هم زندگى مى‏كنند و جنگ در مواردى استثنائى است در حاليكه بنابر نظريه هابز دولت‏ها قبل از تشكيل حكومت جهانى مى‏بايست دائماً در حال جنگ باشند (چون به نظر هابز، انسان بدون حكومت با هم در حال جنگ‏اند).