«إنَّ الذَّينَ اشْتَرَوُا الْكُفرَ بِالاْيمانِ لَن يَضُرُّوا اللّهَ شَيْئًا وَ لَهُمْ عَذابٌ أليمٌ.»(156)(آل عمران / 177)
اين آيه اشاره دارد به اين كه ايمان، اصل و كفر جايگزين آن مى باشد; بنابراين، انسان در اصل; يعنى به طور فطرى روى به ايمان دارد نه به كفر. اين برداشت، مبتنى بر آن است كه مراد از «الذين» تمامى كافران باشند، نه مرتدان.(157)
«وَ كَذلِكَ نُفَصِّلُ الاْياتِ وَ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونُ.»(158)(اعراف / 174)
در اين آيه «لعلهم يرجعون» بيانگر آن است كه آدميان پيش از گرايش به شرك موحد بودند و وقتى مشركان توحيد را مى پذيرند، در واقع رجوع مى كنند به آنچه كه از پيش پذيرفته بودند.
«اَلَّذى جَعَلَ لَكُمُ الاَْرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً وَ أَنْزَلَ مِنَ الَّسماءِ مآءً فَأخْرَجَ بِهِ مِنَ الَّثمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلاتَجْعَلُوا لِلّهِ أَنْداداً وَ أنْتُمْ تَعْلَمُونَ.»(159)(بقره / 22)
در اين آيه «و أنتم تعلمون» بيانگر آن است كه كسانى كه به خداى واحد شرك مىورزند و براى او انباز قائل مى شوند، خود مى دانند كه در اشتباه اند. اين علم كه با انكار ظاهرى توأم است، همان معرفت فطرى به توحيد است.