عرفان اسلامی

حسین انصاریان

جلد 5 -صفحه : 239/ 106
نمايش فراداده

حالات معنوى آخوند كاشى

يكى از تربيت شدگان علمى و عملى مرحوم آخوند كاشى ، فقيه بزرگ مرحوم حاج آقا رحيم ارباب بود .

اين فقير دو بار براى زيارت اين مرد بزرگ به اصفهان رفت و هر بار از خرمن فيض آن جناب بهره‏ها گرفت .

اين مرد بزرگ از حالات معنوى و روحى استاد عاليقدرش مرحوم آخوند كاشى مسائلى بس مهم نقل مى‏كرد .

يكى از طلبه‏هاى مدرسه صدر ( محل سكونت آخوند كاشى ) كه داراى حالات معنوى و عرفانى بود مى‏گويد : شبى براى عبادت و مناجات با قاضى الحاجات از خواب برخواستم ، وقتى وضو گرفتم و آماده برنامه شدم ، ناگهان ديدم تمام در و ديوار مدرسه و سنگ‏ريزه‏ها و برگ درختان در پاسخ ناله انسانى دل سوخته كه به نواى « سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوحِ » مترنم است ، در ترنمند .

خداوندا ! اصل ناله و صدا از كيست و اين چه صدايى است كه تمام موجودات مدرسه با او هم‏آهنگند ؟

مشغول تحقيق شدم نزديك حجره آخوند رسيدم ، ديدم محاسن سپيد را روى خاك گذاشته ، در حالى‏كه چون سيلاب از دو ديده اشك مى‏بارد ، اين ذكر شريف را مى‏گويد :« سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوحِ » و در و ديوار مدرسه و درختان و نباتات به دنبال او اين ذكر را مى‏گويند ؛ از هيبت ذاكر و ذكر و مذكور ، نعره‏اى زدم و غش كردم ، چون به هوش آمدم به حجره خود برگشتم ؛ وسط روز خدمت استاد رسيدم ، با حالتى پر از اعجاب و بهت و حيرت به حضرت استاد عرضه داشتم كه داستان ديشب چه بود كه مرا سخت به تعجب انداخت ؟

آخوند كاشى در كمال سادگى به من گفت :

تعجب از توست كه به چه علت گوش تو باز شد ، تا چنين برنامه‏اى را شنيدى !

هان تو چه كرده بودى كه در برابر اين برنامه توفيق شنيدن يافتى ؟ !