مثلاً بوته گندم از همان روز نخستين پيدايش خود كه در بستر خاك با نوك سرسبز خود از شكم دانه سر در مىآورد ، متوجه پيدايش يك بوته گندم داراى سنبلهاى متعدد مىباشد و با قوايى كه مجهز است اجزاى عنصرى را از زمين و هوا با نسبت ويژهاى گرفته ، ضميمه وجود خود ساخته روز به روز بزرگتر و برومندتر مىشود و از حالى به حالى و از شكلى به شكلى منتقل مىشود تا به شكل بوته كامل داراى سنبلهاى متعدد در مىآيد و در همانجا به سير خود خاتمه مىدهد .
يك درخت گردو را نيز اگر مورد بررسى قرار دهيم ، خواهيم ديد كه آن نيز از نخستين روز پيدايش متوجه هدفى مخصوص به خود مىباشد كه يك درخت گردوى برومند و نيرومند مىباشد و براى رسيدن به آن راه مناسبى را با موجودى تجهيزات خود مىپيمايد و ملازم روش زندگى خودش بوده هرگز روزى در تعقيب هدف خود مثلاً راه بوته گندم را نمىرود ، چنانكه بوته گندم نيز در تعقيب هدف خود روزى روش درخت گردو را اختيار نمىكند .
همه انواع آفريدهها كه جهان مشهود را تشكيل مىدهند ، محكوم همين قاعده كليه مىباشند و هيچ دليلى نيست كه نوع انسان از اين قاعده « هر نوعى هدفى دارد كه سعادتش در رسيدن به آن است و راهى مناسب تجهيزات وجودى خود به هدف خود دارد » مستثنى باشد بلكه تجهيزات وجودى انسان بهترين دليل است بر اينكه انسان نيز مانند ساير انواع آفرينش هدفى دارد كه متضمن سعادت اوست و مناسب تجهيزات وجودى خود راهى به هدف و سعادت خود دارد .
بنابر آنچه گذشت آفرينش ويژه انسان و هم چنين آفرينش جهان كه انسان جزء غيرقابل تفكيك آن مىباشد ، انسان را به سوى سعادت واقعىاش هدايت مىكند و مهمترين و ريشهدارترين و پا برجاترين مقررات را كه به كار بستن آنها سعادت را براى انسان تضمين مىكند به انسان گوشزد مىنمايد .
خداى متعال در تأييد بحث گذشته مىفرمايد :
رَبُّنَا الَّذِى أَعْطَى كُلَّ شَىْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى [298] .
گفت : پروردگار ما كسى است كه به هر موجودى ، آفرينش [ ويژه ] او را [ آن گونه كه سزاوارش بود ]به وى عطا كرده ، سپس هدايت نمود .
و باز مىفرمايد :
الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى [299] .
آنكه آفريد ، پس درست و نيكو گردانيد . * و آنكه اندازه قرار داد و هدايت كرد .
و باز مىفرمايد :
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا [300] .
و به نفس و آنكه آن را درست و نيكو نمود ، * پس بزهكارى و پرهيزكارىاش را به او الهام كرد . * بىترديد كسى كه نفس را [ از آلودگى پاك كرد و ] رشد داد ، رستگار شد . * و كسى كه آن را [ به آلودگىها و امور بازدارنده از رشد ] بيالود [ از رحمت حق ] نوميد شد .