8 ـ تأثر ، و آن اثر گرفتن قلب او از واقعيتها و حقايقى است كه قرآن ناطق به آن است .
9 ـ ترقى ، و آن اين است كه قرآن را از زبان صاحب قرآن بشنود نه از جانب زبان و صوت خودش و حالش به وقت قرائت حال ابتهال و سؤال و تضرع باشد .
10 ـ تبرى ، و مقصود از آن تحقق به حقيقت لا حول ولا قوة الا باللّه است و اينكه هر گاه آيات مربوط به شايستگان از عباد خدا را خواند خود را جزو آنان نداند و چون درباره مجرمان و گنهكاران آيه خواند ، به حقيقت خويش را از گروه آنان شمرده و در پيشگاه او سر عجز و تقصير و فقر و مسكنت فرود آورد[344] و به درگاه حضرت او عرضه بدارد :
تا اينجا تفسير و توضيح شش مسئلهاى كه در جمله اول روايت آداب قرائت قرآن بود يعنى :
1 ـ قرائت
2 ـ خضوع
3 ـ رقت قلب
4 ـ حزن و ترس در هنگام قرائت
5 ـ حرمت سبك انگاشتن حق
6 ـ خسارت سنگين در عدم توجه به قرآن
به اتمام مىرسد براى يادآورى برنامهها لازم است به ترجمه جمله اول اشاره رود .
امام صادق عليهالسلام مىفرمايد :
كسى كه قرآن بخواند ولى وجودش در برابر خدا تواضع نكند و قلبش با اتصال به كتاب خدا رقّت نيابد و حزن و ترسى از آيات حق در درونش ظاهر نگردد ، عظمت حضرت حق را سبك شمرده و دچار خسران آشكار شده است .
[ فَقارِى الْقُرْآنِ يَحْتاجُ إلى ثَلاثَةِ اَشْياءٍ قَلْبٍ وَبَدَنٍ فارِغٍ وَمَوْضِعِ خالٍ فَإذا خَشَعَ لِلّهِ قَلْبُهُ فَرَّ مِنْهُ الشَّيْطانُ الرَّجيمُ قالَ اللّهُ تَعالى فَإذا قَرَاْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ ]