را مهجة القلب گويند ، در آن معدن انوار تجلىهاى صفات الوهيت است و سرّ :
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِى آدَمَ [358] .
به يقين فرزندان آدم را كرامت داديم .
اين است و اين جنس كرامت با هيچ نوعى از انواع موجودات نكردند .
پس تمامى صحت و سلامت و صفاى دل در آن است كه به كلى از آفت بيمارى :
فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ [359] .
در دلِ آنان بيمارىِ [ سختى از نفاق ]است .
خلوص يابد و همگى آن اطوار سر بر خط عبوديت نهند و هر طور به خاصيت آن معنى كه در آن مودع است مخصوص گردد ، بر وفق فرمان و طريق متابعت و چنانكه قالب را هفت عضو است و بر هفت عضو سجده فرمودهاند كه :
اُمِرْتُ أنْ أسْجُدَ عَلى سَبْعَةِ أعْضاءٍ .
مأمورم كه بر هفت عضو سجده كنم .
دل را نيز سجده بر هفت طور واجب است و سجده اول آن است كه روى از همه مخلوقات بگرداند و از تمتعات دنيوى و اخروى اعراض كند و به همگى وجوه متوجه حضرت شود و از حق جز حق هيچ نطلبد[360] .
شيطان و عوامل ضد الهى و انسانى براى دست يافتن به انسان و از دست گرفتن سرمايههاى معنوى او و نابود ساختن قوا و استعدادهاى الهىاش و زير صفر بردن اعتبار و ارزش خدايىاش ، راههاى گوناگون دارند كه خود انسان علت باز بودن آن راههاست كه با توفيق حضرت محبوب و رعايت قواعد الهيه راههاى نفوذ دشمنان ديرينه سد خواهد شد .
راستى ! نسبت به خود آسوده نباشيد و از شرور و فتن و علل اغوا و وسوسه غافل نباشيد كه تا زندهايد خطر بر شما نزديك است و بر شماست كه هميشه در حالت دفع خطر باشيد ، راه دفع تمام خطرات ابليسى و شيطانى و طاغوتى پناه بردن به خداست كه اگر عملاً پناه ببريد از خطر در امان خواهيد بود ، گفتن « اعوذ باللّه » و اينگونه استعاذه را چندان قدرتى و كمالى نيست ، استعاذه حقيقى آن است كه هر در ورود آن ديو و طريق اغوا و اضلال او بازشناسى و از هر راه كه قصد تو كند سر راه در وى دربندى .