طور دوم
از دل را قلب خوانند و آن معدن ايمان است كه : كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الاْءِيمَانَ [353] .اينانند كه خدا ايمان را در دلهايشان ثابت و پايدار كرده . و محل نور عقل است به مفاد : لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا [354] .براى آنان دلهايى [ بيدار و بينا ]پيدا شود كه با آن بينديشند .طور سوم
شغاف است و آن معدن عشق و محبت و شفقت است بر خلق : قَدْ شَغَفَهَا حُبّاً [355] .كه عشق آن نوجوان در درون قلبش نفوذ كرده . و محبت خلق از شغاف نگذرد .طور چهارم
فؤاد است و آن معدن مشاهده و محل رؤيت است كه : مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى [356] .آنچه را دل [ پيامبر ] ديد [ به پيامبر ]دروغ نگفت .طور پنجم
را حبة القلب گويند كه معدن محبت حضرت عزت است و خاص آن محبت راست كه محبت مخلوق را در آن گنجايش نيست .هواى ديگرى در ما نگنجد در اين سر بيش از اين سودا نگنجد در اين سر بيش از اين سودا نگنجد در اين سر بيش از اين سودا نگنجد
طور ششم
را سويدا گويند و آن معدن مكاشفات غيبى و علوم لدنى است ، ومنبع حكمت و گنجينه اسرار الهى و محل علم اسما : وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّهَا [357] .و خدا همه نامها [ ىِ موجودات ]را به آدم آموخت . و در وى انواع علوم كشف شود كه ملائكه از آن محرومند .اگر كرده غمت غارت هوش دل ما سرى كه مقدسان از آن محرومند عشق تو فرو كوفت بگوش دل ما درد تو شده خانه فروش دل ما عشق تو فرو كوفت بگوش دل ما عشق تو فرو كوفت بگوش دل ما