به قول عارف نيشابورى :
و مثل كسى كه استعاذه مىكند ، ولى خاطرش متعلق است به غير حق و در دلش فكرهاى نفسانى و وساوس شيطانى است ، مثل كسى است كه بر در قلعه محكمى ايستاده و حيوانى هيولا و درنده متوجه اوست كه به او حمله كند و او به زبان گويد پناه مىبرم از شر اين حيوان به اين قلعه محكم اما بر جاى خود ايستاده و به درون قلعه نمىرود تا از شر آن دشمن در امان بماند ، اينگونه استعاذه كه لقلقه زبان است ، دردى دوا نكرده و از هيچ شرى انسان را در امان نمىبرد .
امتثال فرمان حق است ، آن مقدار مبالغه كه در مطاوى كلمات نورانى قرآن به جهت تسبيح واقع شده ، در باب استعاذه به همان ترتيب دستور صادر گشته ، مثلاً كلمات تسبيح را به چهار نوع ذكر مىكند :
مصدر : چون « سُبْحانَ رَبِّكَ » .
ماضى : چون « سَبَّحَ لِلّهِ » .
مضارع : چون « يُسَبِّحُ لِلّهِ » .
امر : چون « سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ » .
هم چنان كلمات منطوى بر استعاذه با وجوه اربعه مذكور است .
مصدر : چون« مَعاذَ اللّه » .
ماضى : چون « عُذْتُ بِرَبِّى » .
مضارع : چون « أَعُوذُ بِاللّه » .
امر : چون « اِسْتَعِذْ بِاللّه » .