به قول عطار :
[ وَإذا تَفَرَّغَ نَفْسُهُ مِنَ الْأسْبابِ تَجَرَّدَ قَلْبُهُ لِلْقَراءَةِ فَلا يَعْتَرِضُهُ عارِضٌ فَيَحْرِمَهُ بَرَكَةَ نُورِ الْقُرْانِ وَفَوائِدَهُ ]
فائده فراغ خاطر را در وقت قرائت قرآن حضرت صادق عليهالسلام چنين بيان مىفرمايند :
هرگاه دل قارى از اسباب تشويش خاطر فارغ باشد و نفس از ما سوى اللّه حالت آسودگى همراهش باشد ، خاطر او با تمام وجود متوجه تلاوت و حقايق الهى گشته و از عروض آنچه مانع ادراك بركت نور قرآن و محرومى از آن است ايمن شود ، در آن حال مىداند كه چه مىخواند و چه مىگويد و با كه سخن دارد و اگر تلاوتش محض حركت زبان باشد و با ياد دنيا و شغل به دنيا قرآن خواند هر آينه از منافع تلاوت ممنوع و از ادراك نور قرآن محروم خواهد بود .
[ وَإذا اتَّخَذَ مَجْلِسا خالِيا وَاعْتَزَلَ الْخَلْقَ بَعْدَ أنْ أتى بِالخَصْلَتَيْنِ الأَوَّلَتَيْنِ (خُضُوعِ الْقَلْبِ وَفَراغِ الْبَدَنِ)[409] إسْتَأنَسَ رُوحُهُ وَسِرُّهُ بِاللّهِ عَزَّوَجَلَّ وَوَجَدَ حَلاوَةَ مُخاطَباتِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ عِبادَهُ الصّالِحينَ وَعَلِمَ لُطْفَهُ بِهِمْ وَمَقامَ اخْتِصاصِهِ لَهُمْ بِفُنُونِ كَراماتِهِ وَبَدائِعِ إشاراتِهِ ]
قارى قرآن ، هنگامى كه مجلس قرائت را از كششها و جاذبههاى غير و ما سوى اللّه خالى كرد و قلب و دل از خلق برداشت و خضوع قلب و فراغ بدن آورد ، روح و سرش با حضرت دوست انس گرفته و شيرينى خطابات آن جناب را با عباد صالحش درك مىكند و لطف حضرتش را به آنان در مىيابد و فنون كرامتها و انحاى عزتها را كه مخصوص آنان فرموده مىيابد و با آن شرايط به اشارات بديعه و رموزات عجيبه قرآن مجيد خواهد رسيد .