چون اياك نعبد و اياك نستعين گويد ، متوجه اين معنا باشد كه دل و جان و قلب و زبان و ساير اعضا و جوارحش در عبوديت داراى توحيد و در درخواست توفيق و كمك از حضرت او داراى هماهنگى باشند .
و چون اهدنا الصراط المستقيم ، صراط الذين انعمت عليهم گويد ، نظرى دقيق به تمام انبيا و اوليا و امامان عليهمالسلام اندازد و فاصله بين خود و آنان را سنجيده ، با كمال وجود وجديت سعى در رساندن خويش به آنان نمايد .
و چون غير المغضوب عليهم ولا الضالين گويد :
درون كافران و گمراهان و زنديقان و فاسقان و يهوديان و مسيحيان را بنگرد و به اعمال قبيحه آنان نظرى بيندازد و عذاب برزخ و آخرت آنان را مشاهده كند ، به نحوى كه ترس از گمراهى و ضلالت تمام وجود او را پر كند و اين ترس براى هميشه مانع از افتادن او در دامن پليدى و گمراهى گردد .
در تفسير « تيسير » آورده كه :
تمامى معانى كلماتش به دو چيز باز مىگردد :
الحمدللّه : حمد ، دو حمد است : يكى بر صفات الهى و يكى بر نعما و آلاى نامتناهى ، يا يكى به واسطه و ديگرى بدون واسطه .
رب العالمين : عالم دو عالم است : يكى عالم بقا و يكى عالم فنا ، يا يكى عالم علوى و ديگرى عالم سفلى .
الرحمن الرحيم : رحمت دو رحمت است ، يكى در دنيا و ديگرى در عقبى يا يكى شامل همه خلقان و ديگرى خاص به مؤمنان.
مالك يوم الدين : جزاست و جزا دو چيز است ، يكى بر وفا و يكى بر رجا ، يا يكى در رجعت صغرى و ديگرى در رجعت كبرى .
اياك نعبد : عبادت دو عبادت است ، يكى پوشيده و ديگرى پيدا ، يا يكى عبادت اجرا و بندگان و ديگرى عبادت احرار و مخلصان.
اياك نستعين : استعانت بر دو مرحله است ، يكى بر آداب امر و ديگرى بر تحمل قضايا ، يكى استعانت در امور دنيا و ديگرى طلب اعانت در يوم نشور و جزا .
اهدنا : هدايت بر دو مرتبه است ، يكى ابتداى آن و دوم ثبات بر آن ، يا يكى هدايت صورى و ديگرى هدايت معنوى .
الصراط : دو صراط است ، يكى راه اهل سعادت و دوم طريق ارباب شقاوت كه اول طريق مستوى و ثانى طريق منحنى است.
المستقيم : مستقيم راه راست است و راه راست نيز دو راه است ، يكى راه اصحاب شريعت و ديگرى ارباب طريقت ، يا يكى راه كوتاه و آبادان و ديگرى راه دور و بيابان .
انعمت عليهم : سعدائند و ايشان دو فرقهاند : يكى انبيا و ديگرى اوليا و يا يكى سيد ابرار و ديگرى اهل بيت آن بزرگوار .