انسان براى ورود به جهان با عظمت نماز و دست يافتن به حقيقت عالى آن ، ناچار است مراحل و منازلى را طى كند و داراى سير و سلوكى گرانقدر و پر منفعت گردد .
در مرحله اول و نخستين منزل ، بايد در مسئله لباس و مكان و آب وضو و غسل و خاك تيمم ، از حق و حقوق تمام مردم و بيت المال مسلمانان پاك باشد .
اگر ذرهاى از اجزاى لباس يا قسمتى از مكان و محل نماز ، يا قطرهاى از آب وضو و غسل ، يا مقدارى از خاك تيمم غصبى يا حرام باشد ، با آن لباس و در آن مكان و با آن آب و خاك ، به هيچ عنوان نمىتوان به بارگاه قدس نماز قدم گذاشت و به ميهمانى حضرت دوست مشرف شد .
نماز با لباس حرام يا غصبى و با آب و خاك غير مباح و با مكان غير شرعى نماز نيست ، هر چند مكلف براى بجاى آوردن آن خود را به انواع زحمتها و رنجها دچار كند .
مگر امكان دارد ، كسى با آلودگى به مال حرام ، يا قرار گرفتن در مقام حرام ، يا با اتصال به غسل و وضو و تيممى كه آب و خاكش از راه حرام است ، به بارگاه عزت آن عزيز راه يابد .
آنجا مقام پاكان و نيكان است ، آنجا منزل بينايان و دانايان است ، آنجا راه عارفان و عاشقان است .
عارف و عاشق ، محال است در مسئله لباس و مكان و طهارت از دستور معشوق و محبوب سرپيچى كند .
مگر مؤمن قدرت دارد به مال كسى چشم بدوزد ، تا چه رسد كه آن مال را غاصبانه تصرف كند .
مگر براى مؤمن امكان دارد با آب غصبى يا خاك حرام غسل يا وضو يا تيمم بسازد ، آن وضو و غسل و تيمم مگر طهارت است؟
چون عبد از محصول زحمت و كوشش خود لباس و طهارت و مكان را به دست آورد و در اين زمينه سير و سلوكش را به پايان برد ، وارد مرحله بعد و منزل ديگر مىشود و آن منزل عبارت است از ، بيرون آوردن لباس گناه از وجود و به تن كردن لباس تقوا و پاك كردن غبار و خاك شيطنت از صفحه نفس و تيمم بر خاك كوى محبوب و بيرون ريختن لجن هوا و رذايل از قلب و شستشوى وجود با آب عشق يار و رها كردن زمين دو رويى و مكر و حيله و قرار گرفتن در مقام تسليم ، آن مقامى كه جز پاكى و طهارت ظاهر و باطن نماند و جز ترك سر و در باختن جان براى رسيدن به وصال جانان هوسى نباشد .