نمازگزاران واقعى عارف معارف الهى مرحوم ملكى تبريزى در كتابش به چند روايت كه نمايانگر حال نمازگزاران واقعى است به اين مضمون اشاره فرموده :
ابراهيم عليهالسلام به وقت نماز ، سينهاش همچون ديگ جوشان در اضطراب بود .
پيامبر اسلام صلىاللهعليهوآله به وقت نماز حال عجيبى داشت كه كسى را بهآن حال نديده بودند.
يكى از همسران حضرت مىگويد :
پيامبر با ما سخن مىگفت و ما با آن جناب حرف مىزديم ، ولى به محض رسيدن وقت نماز ، گويى اصلاً ما را نمىشناسد و ما هم او را نمىشناسيم .
اميرالمؤمنين عليهالسلام وقتى وضو مىگرفت ، رنگ چهرهاش از خوف خدا تغيير مىكرد و به وقت نماز بدنش مىلرزيد و رنگ مىباخت .
به او مىگفتند : شما را چه مىشود ؟
مىفرمود : وقت اداى امانتى رسيده كه خداوند آن را بر آسمانها و زمين و جبال ارائه كرد و آنها از قبول آن امتناع كردند ! !
حضرت زهرا عليهاالسلام به وقت نماز ، از هيبت و عظمت حضرت ذوالجلال ، نفس نفس مىزد .
امام مجتبى عليهالسلام هرگاه از وضو فارغ مىشد ، رنگ به صورتش نبود .
مىپرسيدند :
اين چه حال است ؟ مىفرمود :
هر كس بر صاحب عرش وارد شود و به خدمت او رسد ، سزاوار است اين چنين شود .
درباره حضرت سجاد عليهالسلام آمده :
هرگاه وضو مىگرفت ، رنگ از چهره مباركش مىپريد .
به آن جناب مىگفتند : چرا در وقت وضو اين چنين مىشوى ؟
مىفرمود : مىدانيد در مقابل چه كسى مىخواهم قرار بگيرم ؟
روزى در حال نماز ردا از دوش مباركش افتاد و آن جناب اعتنا نكرده تا از نماز بيرون شد .
عرضه داشتند : چرا جلوى افتادن ردا را نگرفتى ؟
فرمود : مىدانيد در مقابل چه كسى ايستاده بودم ؟ !
بدان كه نماز عبد جز به همان مقدار كه داراى توجه بوده قابل قبول نيست .
راوى مىگويد : به حضرت عرض كردم : فدايت شوم پس همه ما در هلاكت هستيم ؟
فرمود : نه ، خداوند از باب رحمت و لطفش اين نمازهاى ناقص را با نوافل و نمازهاى مستحبى كامل مىسازد .
از حضرت صادق عليهالسلام نقل شده :
هرگاه على بن الحسين عليهالسلام به نماز مىايستاد ، رنگ از چهرهاش مىرفت و هرگاه سر به سجده مىگذاشت تا عرق از سر و رويش جارى نمىشد ، سر از سجده برنمىداشت .
و نيز در روايت آمده كه امام فرمود :
پدرم على بن الحسين عليهماالسلام هرگاه براى نماز برمىخاست ، چنان بود كه گويا شاخه درختى است كه جز آنچه كه باد حركت مىدهد ، حركتى از خود ندارد .
از ما دعوت نمىكنند كه وضو و نماز ما به تمام معنى مانند نماز آن بزرگواران باشد ، بلكه از ما مىخواهند كه در وسع خود پس از ايمان و تقوا ، حداقل به شرايط صحت نماز و مقدمات و مقارنات آن پاىبند بوده و نمازى در خور لياقت مولاى خود به جاى آريم ، تا پس از اتمام آن به مهر قبولى آن جناب برسد .