حالت ترس از مقام الهى ممكن است از دو طريق براى انسان حاصل شود : يا توجه به عظمت و بزرگى حضرت او ، يا توجه به عقاب و عذابى كه براى گنهكاران حرفهاى مقرر فرموده است .
در هر صورت ، نمازگزار در نماز بايد با توجه به عظمت دوست يا انتقامش از مجرمان ، دلى غرق از هيبت پيدا كند و آن حال را تا آخر نماز با خود داشته باشد ، البته اولياى خدا را در نماز نظر به نعم بهشت و عذاب آخرت نبود ، آنچه به آن نظر داشتند فقط و فقط حضرت مولا بود و هيبتى كه در دل آنان بود محصول معرفت آنان نسبت به حضرت دوست بود .
به قول فيض كاشانى آن عارف وارسته :
نمازگزار با توجه به كرم و لطف و عنايت حضرت بارى و اينكه جهان عين محبت و مرحمت اوست و وجود مقدسش عمل احدى را ضايع نمىكند و عمل كسى را بدون مزد نمىگذارد ، بايد به اين عبادت اقدام كند و بداند كه نماز بهترين عمل و برترين كار و پرثوابترين و پرسودترين برنامهاى است كه عبد در محضر حضرت مولا انجام مىدهد ؛ در اين صورت كاملاً و بدون ترديد به عنايت او اميدوار باشد كه اين اميد خود به خود نوريست الهى و فروغى است رحمانى و فيضى است ربانى كه اگر قلب نمازگزار از آن تهى باشد واى بر حال او .