مگر نمىدانى كه خداوند مهربان در سوره مباركه يوسف ، در آنجا كه داستان خطاب يعقوب غم زده را به پسرانش نقل مىكند ، از قول آن پيامبر بزرگ مىفرمايد : اى فرزندان من ! به جستجوى يوسف گم شده و برادرش حركت كنيد و از رحمت حضرت حق مأيوس مباشيد كه از رحمت جناب او مأيوس نمىشوند مگر قوم كافر[196] .
البته منشأ رجا و اميد در قلب مؤمن ، معرفت به لطف خداوند و رفق و عنايت او مىباشد ، از معصيت عباد ضررى متوجه او نيست و اگر عبد با تمام گناهش به پيشگاه لطف او رو كند به طور قطع قابل آمرزش و رحمت است ، مسئله رحمت و لطف حق را با خواست حضرتش در باب توبه كتاب « مصباح الشريعة » به طور مفصل طرح كرده و در آنجا از طريق آيات و روايات و داستان توبهكنندگان به اين اصل اشاره خواهد رفت .
عزيزم ! ذره ذره وجود ، خبر از لطف و عنايت او مىدهد و از هر گوشه هستى نسيم لطف او مىوزد ، چگونه باشد كه تو با زحمت و رنج مقدماتى به عنوان طهارت به امر او فراهم آورى آن گاه با همه وجود به امر حضرت او به دنياى با عظمت نماز وارد شوى و با اذن او به بساط مهمانى او قدم گذارى و او به تو و عمل تو توجهى نكند ؟ ! !
مگر چنين چيزى آن هم از منبع قدرت و رحمت و لطف و مرحمت و محبت و عشق و مهر ممكن است ؟ !
اين عبد ذليل به درگاه آن رب جليل از باب اميد و رجا عرضه داشتهام :