در جواب نامه وحشى اين آيه نازل شد :
إِلاَّ مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ .
مگر آنان كه توبه كنند و ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند كه خدا بدىهايشان را به خوبىها تبديل مىكند .
پيامبر صلىاللهعليهوآله شخصى را مأمور كرد تا به مكّه رفته و اين آيه را براى وحشى و يارانش بخواند . پس از آن كه از آيه مورد نظر با خبر شدند گفتند : اين شرطى شديد و تكليفى دشوار است ، ما مىترسيم از عمل كنندههاى اين آيه نشويم .
حق تعالى اين آيه را فرستاد :
إِنَّ اللّهَ لاَ يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِكَ لِمَن يَشَاءُ .
مسلماً خدا اين كه به او شرك ورزيده شود نمىآمرزد ، و غير آن را براى هر كس كه بخواهد مىآمرزد .
چون پيامبر صلىاللهعليهوآله اين آيه را فرستاد گفتند : مىترسيم از گروه لِمَن يَشَاءُ ( براى كسى كه بخواهد ) نباشيم .
در اين هنگام اين آيه نازل شد :
قُلْ يَا عِبَادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ .
بگو : اى بندگان من كه [ با ارتكاب گناه ] بر خود زياده روى كرديد ! از رحمت خدا نوميد نشويد ، يقيناً خدا همه گناهان را مىآمرزد ؛ زيرا او بسيار آمرزنده و مهربان است[38] .
در ذيل آيه شريفه :
وَعَلَى الثَّلاَثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لاَمَلْجَأَ مِنَ اللّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ .
و [ نيز رحمتش ] شامل حال آن سه نفرى [ بود ] كه [ با بهانه تراشىِ واهى از شركت در جنگ ] بازمانده بودند [ و همه مسلمانان به دستور پيامبر با آنان قطع رابطه كردند ]تا جايى كه زمين با همه وسعت و فراخىاش بر آنان تنگ شد و [ از شدت غصه ، اندوه و عذاب وجدان ]دلهايشان هم در تنگى و مضيقه قرار گرفت ، و دانستند كه هيچ پناهگاهى از خدا جز به سوى او نيست ؛ پس خدا به رحمتش بر آنان توجه كرد تا توبه كنند ؛ زيرا خدا بسيار توبهپذير و مهربان است .
در شأن نزول اين آيه داستان سه نفر متخلّف از جهاد را مىخوانيم كه از عمل بسيار بد خود سخت پشيمان شدند و خداى مهربان پس از توبه و انابه ، از كردار زشت آنان درگذشت .
آن سه نفر از مردم مدينه و از طايفه انصار به نامهاى : كعب بن مالك ، فزارة بن ربيع و هلال بن اميّه بودند .
داستان آنان با كمى اختلاف كه در بعضى از تفاسير ديده مىشود بدين قرار است :