[150]
يكى از دانشمندان در مقاله كوتاهى كه به عنوان يك مقدمه بر يك كتاب علمى نوشته مىگويد :
يك برگ ناچيز و يك برگ خشكيدهاى كه از درخت افتاده آن را با دقت نظر بنگريد و آن را بشكافيد و به آثار حيات آن تفكر نماييد ؛ ممكن است در وهله اوّل پيشنهاد من بر شما خوش نيايد ، ولى افرادى كه با نظر دقيق سالها به پشت و روى آن خيره شده و عمرى را به مطالعه و پژوهش شگفتىهاى طبيعت و آزمايش گياهان گذراندهاند و از بىاطلاعى و كوتاهى فكر بشر رنج مىبرند ، براى وقوف به اسرار حياتى آن برگ كوشش دارند .
اين برگها كه زير پاى ما لگدكوب مىشوند و خروارها از آن پراكنده و در زير خاك مستور مىگردد ، همين برگ بىمقدار را خداوند ، زندگى و حيات و هدايت داده و چه فوائد و خواصى در آن موجود است كه گشايش رموز آن با عقل كوتاه ما مقدور نيست .
سالها و قرنهاست كه گياه شناسان و دانشمندان زمان ، راجع به آزمايش نباتات كتابها نوشتهاند ، با وسايل و روشهاى علمى براى كشف و درك آثار حياتى آن كوشيدهاند .
با ميكروسكوپها ياختههاى آن ، با آزمايشها تركيبات آن ، با اعمال شيميايى محتويات آن ، با برق و حرارت خواص آن را سنجيده و در تحقيق آن رنجها بردهاند .
با اين وضع و با تمام كتابهايى كه راجع به اين موضوع نوشتهاند ، چه فهميدهاند ؟ چه حقايقى را براى ما عيان ساختهاند ؟ كدام رمزى از اسرار زندگى نهفته نباتات را فاش نمودهاند ؟
هنوز هيچ ؛ زيرا آنچه بشر فهميده و به دست آورده سطحى و ظاهرى است ، از حقيقت گياه ، كيفيت ، علت رشد و نمو آن و بالاخره از جريان مبهمى كه روزانه و هر لحظه در درون آن انجام مىگيرد ، خبرى و نشانى ندادهاند .