نوشتهاند : وقتى پيامبر صلىاللهعليهوآله از امور دنيا بىنياز بود مىگفت : « الحمد للّه رب العالمين » و وقتى دچار تنگدستى سخت بود مىگفت : « الحمد للّه على كل حال » .
در هر حالى كه بود شاكر بود ، خداى مهربان هم در هر حال نسبت به آنجناب ، ربّ كريم بود و كرم او با هركه باشد ، اقتضا مىكند كه آن شخص از نظر دين در عين سلامت بود و از شرّ هر گناه و پليدى در امان باشد و تنگى معيشت يا ناراحتىهاى ديگر او را از ياد خدا غافل نكند !![175]
در روايت آمده : وقتى ابوذر غفارى به مكه مكرمه آمد كنار درب بيت اللّه ايستاد و از مردمى كه از اطراف ممالك اسلامى به حج آمده بودند دعوت كرد براى شنيدن سخنان او اجتماع كنند .
پس از اجتماع مردم فرمود : اى مردم ! مىدانيد كه من جُندبِ غفارى هستم و نسبت به شما خيرخواه و مهربانم . اى مردم ! هرگاه يكى از شما اراده سفر كند ، همانا از زاد و توشه آن قدر بردارد كه در آن سفر به آن محتاج و نيازمند است و از برداشتن زاد و راحله و بردن با خود هيچ چارهاى ندارد ، هرگاه امر سفر دنيا كه خيلى معمولى است چنين باشد ، پس برداشتن زاد و توشه براى سفر آخرت سزاوارتر است !
مردى در ميان جمعيت گفت : ابوذر ! ما را به زاد و توشه سفر آخرت راهنمايى كن .
فرمود : براى دفع رنج روز نشور ، روزه بگيريد و براى عظائم امور ، حج واقعى گذاريد و براى برطرف كردن وحشت قبر ، در دل شب دو ركعت نماز خالص براى حضرت رب به جاى آوريد[176] .