ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 4
نمايش فراداده

حكمت 014


  • كسى را كه خويشان و همخون او همانا كه بيگانه از راه دور رسد بهر همكاريش در حضور

  • رهايش نمايند و دلخون او رسد بهر همكاريش در حضور رسد بهر همكاريش در حضور

حكمت 015


  • هر آن شخص درمانده اى كه برنج نبايد نمودش از آن، سرزنش بكار و عملكرد او، واكنش

  • فتاده شده در كمند سپنج بكار و عملكرد او، واكنش بكار و عملكرد او، واكنش

حكمت 016


  • تمامى كار و عمل در جهان بفرمان و حكم قضا، پيروى بطوريكه گاهى فساد و زيان فشاند بتدبير و بر داهيان

  • بود رام و در بينش آگهان نمايد با مرقدر، رهروى فشاند بتدبير و بر داهيان فشاند بتدبير و بر داهيان

حكمت 017


  • شد از گفته ى سرور مرسلين ز مولا على، پرسش و تابيان كه معناى فرمايش آن جناب سپيدى مو را حنا و خضاب و خود را همانند و شكل يهود على، رهبر مومنين، در جواب همانا كه گفتار نغز رسول سلام خداوندگار ودود بوقتى، بيان شد، كه مردان دين وليكن در اين عصر و وقت و زمان كمربند دين گهر بار و پاك ابر سينه اش را بروى زمين هر آن مردى بر اختيار خودش در آنست و مسئوول نيك و بدش

  • جهان ناجى و رهبر مسلمين كند امر و حكم و نهد در ميان چه مى باشد و عزم و راه صواب نمائيد و رنگين و كسب ثواب مسازيد همرنگ و نقش جهود بفرمودشان شرح و امر و خطاب قدر شارع دين پاك و اصول بر او باد و بر آل پاكش درود فراوان نبودند و دشمن كمين كه در گيتى و ملت و مردمان گشاده شد و چهره اش تابناك نهاد و فشاند زلال يقين در آنست و مسئوول نيك و بدش در آنست و مسئوول نيك و بدش