ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 38
نمايش فراداده

حكمت 136


  • باندازه ى رنج و اندوه و غم كسيكه در هنگام افغان رنج زند دست خود را بر آن ران خويش گل مزد و پاداش و اجرش تباه خزان گردد و ماندش دود آه

  • رسد صبر و از گرده افتد، الم بر آنچه مصيبت رسد در سپنج نهد گام بيتابى و غم، به پيش خزان گردد و ماندش دود آه خزان گردد و ماندش دود آه

حكمت 137


  • بسا... روزه دارى كه از روزه اش نماند بجز سوزش و تشنگى بسا قائمى كه گزارد نماز كز استادن و از ريا كردنش نباشد بجز درد و اندوه و رنج زهى، خواب و آسايش زيركان و افطار آنان و ورشندلان

  • به بيمارى طبع در يوزه اش ننوشيدن و خوردن و گشنگى كند نيمه شب با تظاهر نياز دو روئى و حمد و ثنا خواندش نخسبيدن و ضعف و نيش و شكنج و افطار آنان و ورشندلان و افطار آنان و ورشندلان

حكمت 138


  • بر ايمان خويش و دل آرائيش به آنچه كه در راه پروردگار و اموالتان را ببذل زكات بليات پى در پى ايكه بدهر بحمد و دعا و ثنايش، بدور نمائيد و مدفون در لحد و گور

  • حفاظت كنيد و نگهداريش دهند و شود مشعل افتخار بسنگر كشيد و حصين و ثبات فروبارد از فتنه و خشم و قهر نمائيد و مدفون در لحد و گور نمائيد و مدفون در لحد و گور