ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 44
نمايش فراداده

حكمت 144


  • براى هر آنچه كه آيد به پيش هر آنچه كه برگشت و رجعت نمود همانند آنست كه هرگز نبود

  • بود سير ادبارى و، افت و ريش همانند آنست كه هرگز نبود همانند آنست كه هرگز نبود

حكمت 145


  • همانا كه پيروزى و افتخار و گرچه بر او، روزگار و زمان درازا كشد در مسيل دمان

  • نگردد جدا از كف بردبار درازا كشد در مسيل دمان درازا كشد در مسيل دمان

حكمت 146


  • كسيكه بكار گروهى رضاست بود مثل آنكه بكسب امل در آن كارشان بود و همراهشان هر آن كس كه كار كثيف و پلشت بود از برايش، دو جرم و گناه نخستين: گناه عمل كردنش دوم: جرم شاد و رضا بودنش مخالف بامر قضا بودنش

  • كه ناقض بفرمان و امر قضاست بهمراه ايشان نموده عمل هوادار و مشتاق گمراهشان نمايد بدنيا و در سير و گشت تباهى و فرسايش و رنج و آه كه افتد چو قلاده بر گردنش مخالف بامر قضا بودنش مخالف بامر قضا بودنش

حكمت 147


  • باوتاد پيمان و قول و قرار بجان و دل و ديده و ايده، چنگ زنيد و شوند پى افتان ننگ

  • وفاى بعهد و ضمان و مدار زنيد و شوند پى افتان ننگ زنيد و شوند پى افتان ننگ

حكمت 148


  • همانا بدور جهان بر شما اطاعت، بشخصى و فرماندهى كه بر جهل و ناآشنا، ماندنش بتعذير و در عذرى و اعتذار نئيد و بهانه، نيابد بكار

  • بجان باد و تاكيد و فرمان ما زعيم و جلودار و ساماندهى براه و روال و دل افسردنش نئيد و بهانه، نيابد بكار نئيد و بهانه، نيابد بكار