ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 52
نمايش فراداده

حكمت 177


  • براى ستمگر، بفرداى دهر بود كف گزى و مكافات و نحر

  • بود كف گزى و مكافات و نحر بود كف گزى و مكافات و نحر

حكمت 178


  • هر آينه كوچ و زمان رحيل به پيش است و نزديك و راهش، مهيل

  • به پيش است و نزديك و راهش، مهيل به پيش است و نزديك و راهش، مهيل

حكمت 179


  • هر آنكس كه رخساره اش را عيان به پيش كسانى كه از مردمان تبه گردد و خوار و زار و ذليل گرفتار و درمانده حال و عليل

  • كند بهر حق و نهد در ميان بجهلند و نادان و گنگ زمان گرفتار و درمانده حال و عليل گرفتار و درمانده حال و عليل

حكمت 180


  • بهر كس، كه صبرش، رهائى نداد كند رنج و بيتابى و زجر و آه ورا خوار و زار و زبون و تباه

  • جزع، مى دهد عمر وى را بباد ورا خوار و زار و زبون و تباه ورا خوار و زار و زبون و تباه