كسيكه بجاه و مقامى رسيد بطغيان شد و در تباهى، تپيد
بطغيان شد و در تباهى، تپيد بطغيان شد و در تباهى، تپيد
به تبديل احوال و گشت زمان اساس و پى و اصل و كنه رجال شود صيد فهم و شكار كمال
فراز و نشيب و صفير دمان شود صيد فهم و شكار كمال شود صيد فهم و شكار كمال
همانا كه بدخواهى يار و دوست ز بيمارى الفت و همدميست حسد ورزى و زشت و نامردميست
در آنچه كه بهر رفيقش نكوست حسد ورزى و زشت و نامردميست حسد ورزى و زشت و نامردميست
فزاينده تر، در زمين و زمان براى خردها و انديشه ها بزير درخشندگيهاى آز بگرداب حرص است و چاه نياز
مكانهاى افتادن بى امان بخاك و تبه گشتن پيشه ها بگرداب حرص است و چاه نياز بگرداب حرص است و چاه نياز