ترجمه منظوم نهج البلاغه

حمید قاضی خاکیاسری

نسخه متنی -صفحه : 135/ 85
نمايش فراداده

حكمت 297


  • كسيكه جوانمرد و باغيرت است نميگردد هرگز بفسق و زنا تن آلوده و بر تبش، مبتلا

  • سراپايش انديشه و عبرت است تن آلوده و بر تبش، مبتلا تن آلوده و بر تبش، مبتلا

حكمت 298


  • براى نگهدارى از گناه اجل... در زمين و زمانه بس است كه داغ فنا بر رخ هر كس است

  • پلشتى و جرم و هر آن اشتباه كه داغ فنا بر رخ هر كس است كه داغ فنا بر رخ هر كس است

حكمت 299


  • پس از مرگ فرزند خود، آدمى وليكن پس از سرقت مال خويش نمى خوابد و مى شتابد، بپيش

  • كند خواب و بر دل نهد، مرهمى نمى خوابد و مى شتابد، بپيش نمى خوابد و مى شتابد، بپيش

حكمت 300


  • شكوفائى مهر و لطف و صفا همانا كه خويشى اولادشان نياز قرابت، بپيوند دل كه تا همنفس بودن و همدمى به خويشى و همخونى آدمى

  • ميان پدرها و رسم وفا بيكديگر است و بر و زادشان فزون است و بر انس و الفت، مقل به خويشى و همخونى آدمى به خويشى و همخونى آدمى